Persson, A., Rothstein, B., & Teorell, J. (2013). Why anticorruption reforms fail—systemic corruption as a collective action problem. Governance , 26 (3), 449-471.
منبع: Why Anticorruption Reforms Fail—Systemic Corruption as a Collective Action Problemgov
این مقاله می گوید که فساد سیستمی را باید در سایه اقدام جمعی (collective action) تحلیل کرد. این نگاه را بنده تحلیل رفتاری می نامم که نگاه جدید تر است.
لذا به نظر بنده می تواند از دو منظر به تحلیل فساد سیستمی پرداخت:
تحلیل ساختاری: که در آن فراگیری فساد در ساختار حکومت بحث می شود. با این نگاه فساد سیستماتیک سیاسی تقریبا معادل فساد سیستمی گرفته می شود. به عبارتی اگر فساد در سطح سیاسی یک کشور اپیدمی شود، فساد سیستمی شده است. بنابراین ولو اینکه در یک وزارت خانه فساد فراگیر شده باشد هنوز به مرز فساد سیستمی نرسیده ایم، وقتی دولت و قوه مقننه و قضائیه در مقابل فساد آن وزارت خانه ساکت باشند یا حتی ذینفع باشند، فساد سیستمی شده و امید به اصلاح از بین رفته است.
تحلیل رفتاری: در اینجا به کشش و انگیزه به سمت فساد اشاره دارد. وقتی فساد به حدی فراگیر شود که عدم انجام آن عملی غیر نرمال در اجتماع تصور شود، فساد سیستمی شده است.
با هر دو تحلیل در کشور ما فساد سیستمی وجود ندارد ولی در فرایندی قرار داریم که نتیجه اش همان خواهد بود یعنی شیب مبارزه با فساد تاکنون منفی بوده و نتیجه این فرایند و روند می تواند فساد سیستمی به معنای دقیق کلمه باشد.
نگاه قشنگ و جدیدی بود
با جملهی ابتدایی بند آخرتون هم موافقم. اما احساس میکنم مثلا با اقدامات قوه قضائیه جدید مبارزه با فساد شیب مثبت پیدا کرده و اگر این روند ادامه پیدا کنه اتفاقا فاصله خوبی خواهیم گرفت.
بنابراین میتونم بگم این جمله شما که با همین روند به فساد سیستمی میرسیم رو اگر چند سال پیش یعنی از بعد از جنگ تا همین دو سال پیش گفته میشد شاید درست بدونم ولی الآن نمیتونم درست بدونم
فرهنگهای انگلیسی به فارسی هرچند خیلی خوب هستند امّا در اکثر موارد نمیتونن مفهوم رو کامل برسونند. اساساً ترجمه از هر زبانی به هر زبانی بصورت 100% شدنی نیست و همواره مفاهیم بسیاری توی این ترجمه از دست میرن. معانی ذکر شده توی این عکسی که فرستادید درسته ولی برای بیان مفهوم whole کامل نیست. دیکشنری وبستر این رو میگه:
[left][/left]
درسته که مفهوم whole معانی ذکر شده رو داره ولی اگر توجه کنید معانی in general و as a complete entity رو هم شامل میشه. اینکه بشه فهمید این مفهوم در اینجا داره توی کدوم معنا به کار میره وابسته به context و زمینهی مفهوم هست. خوب اینجا مشخصه که استفاده از این واژه به معنای «تمام» سیستم معقول نیست. با این تعریف از مفهوم فساد سیستمیک، هیچ کشوری در هیچ تاریخی دچار فساد سیستمیک نبوده و نیست و نخواهد بود. خب این تعریف به چه درد ما میخوره؟! بله شما اگر بخواهید یکجوری تعریف بکنید که بگید ایران دچار فساد سیستمی نیست این تعریف به درد میخوره!
بهرحال اگر یک معنای کاربردی از این مفهوم داشته باشیم اونوقت میتونیم وضعیت فساد سیستمی رو در ایران فارغ از هرگونه تعارض منافعی ارزیابی کنیم.
نمیدانم چرا بحث رو میبرید روی Whole بحث رو ببرید روی خود Systemic
باز درخواست میکنم یک بار دیگر مطالب بالا را به دقت مشاهده کنید:
معنای سیستمیک رو در آکسفورد و لانگمن و وبستر آوردیم
همچنین معنای فساد سیستمیک رو هم در واژهنامه فساد U4 و برخی مقالات آوردیم.
هم معنای سیستمیک مشخص است هم معنای فساد سیستمیک.
شما بحث رو جای دیگری میبرید و بنابراین، نتیجهگیری دیگری میکنید. لطفا بحث را در جای خودش انجام بدید و این مطالبی که آمده رو یکبار دیگر نگاهی بیندازید
بله شما اگر بخواهید یکجوری تعریف بکنید که بگید ایران دچار فساد سیستمی نیست این تعریف به درد میخوره!
اگر بخواهیم در بحث علمی این چنین برخورد کنیم بحث درستی شکل نمیگیره و فکر نمیکنم شیوه صحیحی باشه.
این جمله رو صرفا از روی عدم خوش بینی شما میگذارم نه چیز دیگه…
بحث های علمی ما همه اش در همین مطلب موجود است. سوای بحث های دیگر روی همین ها بحث کنید لطفاً
این تعاریف هم ما از خودمان مطرح نکردیم بلکه صرفا نقل بوده از مقالات و واژهنامهها در ادبیات بین المللی
با این تعریف از مفهوم فساد سیستمیک، هیچ کشوری در هیچ تاریخی دچار فساد سیستمیک نبوده و نیست و نخواهد بود.
ضمنا برای مثال هم برخی کشور گواتمالا رو مطرح کردن. البته خودم پژوهشی نداشتم در موردش. یا فساد سیستمی در یک سازمان واقعا معنا داره. سازمانی را در نظر بگیرید که اساسا بر اساس رانت و فامیلبازی با اهدافی که منجر به سواستفاده شخصی میشود، شکل گرفته باشد. یا یک معاونتی را در نظر بگیرید که این قدر فرایندها و ساختار بدی دارد و فساد در بدنهی آن فراگیر شده.
سوال بنده این جاست: حالا که در مورد این واژه این قدر بحث هست چه اصراری وجود داره برای کشور از این عبارت استفاده بشود؟ عبارت های دیگری هست مثل فساد سیاسی و خرد و…
دغدغه من این بود که خواندم و مشاهده کردم که برخی فساد سیستمی را استفاده میکنند در مورد ایران ولی بعدش که به صحبت ادامه میدن تعریف فساد سیستماتیک رو میگن. یا مثلا تعریف فساد کلان را. یا اصلا نمیدونن چیه و هیچ تعریفی ندارن ازش!؟ ما در اینجا از خودمان تعریف جدیدی ارائه ندادیم.
تعاریف انواع فساد در دستهبندیهای انجمن هست و استناد هم دارد در ادبیات بین المللی. مثل سازمان شفافیت بینالملل، مقالات خارجی.
با سلام
به نظر بنده موضوع قابل بحث دیگری وجود دارد که به آن باید توجه کرد و آن سیستم فسادزاست. فساد سیستمی ناشی از یک نظام ذاتن فساد زاست و اگر این نظام را در جای دیگری پیاده کنیم احتمالا همان فساد را تولید خواهدکرد.
تعریف هر سیستم معمولا در راستای هدف آن است و اگر هدف یک سیستم چیزی باشد که در راستای رسیدن به آن هدف فساد تولید شود ناچارا میتوانیم بگوییم فساد تولید شده سیستمی خواهد بود و به مقدار آن کاری ندارد.
در این معنا با کاستن از میزان فساد تولید شده چیزی عوض نمی شود بلکه فقط میزان تولیدات کم می شود و حتی با جایگیزینی یک جزء در اصل تولید فساد تغییری ایجاد نمی شود بلکه میزان آن کمی کمتر و یا کمی بیشتر می شود .
در این جا قصد نداشتیم فساد سیستمی را ما تعریف کنیم بلکه صرفا این اصطلاح را در واژهنامههای فساد، فرهنگ لغات و مقالات بررسی کردیم.
به نظر حقیر اگر اصطلاحی با تعریفی مشخص در ادبیات بین المللی موجود است و معنای خاص خودش را دارد خیلی جالب نیست برای این اصطلاح تعریفی کاملا دگرگون شده بیاوریم که تناسبی با اجزای آن اصطلاح نداشته باشد. به طور خاص در این مثال مشخص است که واژه سیستمی به فراگیر بودن و وسعت فساد اشاره دارد (با توجه به مطالبی که در همین موضوع در بالا ذکر کردیم) بنابراین صحیح نمیدانم که این اصطلاح را در معنای دیگری به کار بریم
البته لازم به ذکر است که توجه جنابعالی به این که در فساد چه چیزی اولویت بیشتری دارد جای تقدیر دارد و بنده هم میپسندم. اما این که به این دغدغه و توجه درست، اصطلاحی که هیچ ارتباطی با آن ندارد را اطلاق کنیم مخالفم.
با تشکر
به نظر شما وقتی به یک فرد در ایران و در زبان فارسی بگوییم چیزی به صورت سیستمی یا نظام مند انجام می شود به ذهنش چه می رسد؟
به نظر بنده اگر از مسئولین کشور هم بخواهید که جمله فساد به صورت سیستمی و یا حتی سیستماتیک تولید می شود را تفسیر کنند به تعاریفی که در فرهنگ دیکشنری امده دیگر کاری ندارند.(می توانید امتحان کنید به شرطی که قبلا در مورد این تعاریف صحبتی با آن مسئول نشود) و تعریف معمول در کتاب ها سیستم های پویا و … را بیان می کنند.
چون یکی از اهداف این مجموعه زدودن فساد هست پس باید به زبان مسئولین صحبت شود به زبان آکادمیک را شاید بهتر از عهده دانشگاه ها برآید.
فساد، علل و راهكارها
همايش «مبارزه با فساد در ايران: نظاممند يا موردي؟» به مناسبت روز جهاني مبارزه با فساد و درراستاي ايفاي مسووليت اجتماعي دانشگاه، توسط هسته پژوهشي مطالعات سلامت اداري و مبارزه با فساد دانشكده مديريت دانشگاه تهران در تاريخ شنبه ١٧/۹/۹٧ از ساعت 13 تا 20:30 در قالب سه پنل برگزار شد و سخنرانان مدعو به بحث و ارايه نظرات خود پيرامون مساله فساد و مبارزه با آن پرداختند. يكي از سخنرانان اين همايش، دبير اجرايي همايش داود حسيني هاشمزاده مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه مطالعات فساد و سلامت اداري بود. وي «فساد نظاممند و راهبردهاي مبارزه با آن» را مورد بحث قرار داد. در ادامه گزارشي از سخنان او را ميخوانيم.
نه مدعاي موافقان سيستماتيك بودن فساد در ايران و نه مدعاي كساني كه فساد را غيرسيستماتيك و حتي موردي ميدانند، بدون ارايه شاخص و معيار پذيرفتني نيست. فساد نظاممند چيست؟ تفاوت و تمايز فساد سيستماتيك با ساير اشكال و مقولات فساد چيست؟ معيارها و شاخصهايي كه برمبناي آن بتوان گفت فساد در يك جامعه سيستماتيك است، كدامند؟ علل فساد و بهويژه فساد نظاممند چيست؟ راهبردهاي مبارزه با فساد سيستماتيك كدام است؟
برمبناي تعاريف و ادبيات موجود 8 شاخص به شرح زير براي بررسي نظاممند بودن فساد ميتوان ارايه كرد:
1- ميزان و گسترش فساد
2- فراگيري حوزههاي رخ دادن فساد
3- تبديل فساد به يك نرم و هنجار (فرو ريختن قبح فساد و گسترش توجيهاتي در دفاع از آن در جامعه) شيوع و تسلط فرهنگ فساد در يك سازمان يا يك حكومت
4- پايين بودن هزينههاي ارتكاب فساد (فايده كنش فساد بيش از هزينههاي احتمالي آن)
5- شبكهاي شدن فساد. فساد سيستماتيك به مثابه جرم سازمانيافته و فساد شبكهاي
6- آلوده شدن نهادهاي متولي امر مبارزه با فساد، به فساد
7- بيميلي جامعه در شكايت قضايي و گزارش موارد فساد
8- فساد عادي ميشود و پاسخگويي عمومي به يك استثنا تبديل ميگردد.
درنهايت به عنوان نشانه، در وضعيت فساد سيستماتيك شاهد فرسايش اعتماد بين شخصي، سرمايه اجتماعي و اعتماد عمومي به نهادها خواهيم بود.
1- نمره ايران در شاخص ادراك فساد سازمان شفافيت بينالمللي همواره پايينتر از نمره ميانگين جهاني بوده و در چارك پايين جدول جا داشته است. نمره ايران همواره كمتر از 3 بوده است. يافتههاي 2 پژوهش داخلي نيز نشان ميدهد كه تنها 2درصد از پاسخگويان معتقدند كه در كشور ما فساد وجود ندارد (نه در سطح كاركنان و نه در سطح مديران و مقامات) به بيان ديگر 98درصد معتقدند فساد در سطوح و ردههاي مختلف وجود دارد.
2-در مورد شاخص دوم ميانگين آلوده شدن به فساد حدود 73 (در مقياس صفر تا 100) است، براي بخش مالياتي (وزارت دارايي)، نظام مالي/پولي (بانكهاي دولتي)، گمركات و محلهاي واردات كالا و بيمهها ميانگين حدود 70 است. ساير بخشها نيز نمراتي بين 50 تا 75 دارند.
3- يافتههاي مطالعات دكتر رفيعپور نشان ميدهد، ميزان رشوه در جامعه در طول زمان گسترش يافته و قبح آن نيز تا حدود 43درصد كاهش پيدا كرده است.
4- يافتههاي يك پژوهش نشان ميدهد كه هزينههاي ارتكاب فساد بهشدت پايين است. برمبناي شاخصهاي متعددي كه هزينه كنش فساد و همچنين فايده كنش فساد را مورد سنجش قرار ميدهد، محاسباتي انجام گرفت كه نشان ميدهد در ميان 80.8درصد ارباب رجوع سازمانها و 49.7درصد پاسخگويان شاغل در سازمانها (كاركنان) برآورد فايده كنش فساد بيش از هزينههاي احتمالي آن است.
5- ميانگين نمره شبكهاي شدن فساد حدود 52 است كه نشاندهنده ميزان متوسط به بالايي از شبكهاي و سازمان يافته شدن فساد در ايران است.
6- ميانگين 3.5 (در مقياس يك تا 5) نشان ميدهد كساني كه نظارت ميكنند، خودشان نيز تا حدود زيادي به انواع فساد آلوده شدهاند؛ همچنين ارزيابي ضعيف از نظام نظارت و اقدامات درون سازماني در مقابله با فساد (ميانگين 37.5) و ارزيابي ضعيف از نظام نظارت و اقدامات فراسازماني در مقابله با فساد (ميانگين 33.8) نشاندهنده عدم موفقيت نهادهاي متولي امر مبارزه با فساد در مبارزه با فساد است.
7- شاخص هفتم، تنها 18.1درصد از پاسخگويان گفته بودند كه در صورت مشاهده فساد، حتما موضوع (فساد) را گزارش ميكنند. همچنين ميانگين نمره ميزان حساسيت (واكنش) نسبت به پديده فساد حدود 40 يعني نسبتا كم است. همچنين اكثر پاسخگويان اظهار كردهاند كه دليلي براي افشاي فساد (ارتشا) وجود ندارد، زيرا اقدامي براي مقابله با آن صورت نخواهد گرفت.
در شرايط كنوني به واسطه تحريمها و تورم افسارگسيخته، شاهد افزايش دو نوع فساد خواهيم بود. 1- فساد خرد كه توسط كاركنان براي جبران كمبود حقوقشان (سقوط ارزش واقعي حقوق دريافتيشان به يكسوم) انجام و گسترش خواهد يافت، در واقع به نوعي با گسترش فساد جبراني از سوي كاركنان مواجه خواهيم بود. 2- به بهانه دور زدن تحريمها بخشي از شبكههاي فساد داخلي به شبكههاي مافيايي و فساد خارجي متصل خواهند شد و ما شاهد گسترش فساد شبكهاي در سطح داخلي و در سطح بينالمللي نيز خواهيم بود.
مهمترين علل فساد نظاممند فقدان شايستهسالاري، ضعف مديريت در تمام سطوح، فقدان چرخش نخبگان، خويشاوندسالاري، مستقل و آزاد نبودن قوه قضاييه در برخورد با مفسدان، مستقل و آزاد نبودن رسانهها، جدي نبودن دولت در مبارزه با فساد و اعمال قوانين و مجازاتها عليه مفسدان… است. اراده سياسي يك عنصر حياتي براي توسعه برنامههاي كارآمد و اثربخش ضدفساد است. راهبرد ديگر تسهيل فرآيند دموكراتيزه شدن قدرت از طريق رقابت آزاد، حاكميت قانون و وجود قوه قضاييه مستقل، تنقيح قوانين ضدفساد، نظارت و مشاركت جامعه مدني در مبارزه با فساد، شفافيت و چرخش آزاد اطلاعات و پاسخگويي در تمام سطوح حاكميت است.
منبع: روزنامه اعتماد به تاریخ ۱۳۹۷ چهارشنبه ۱۲ دي
http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/117122/فساد،-علل-و-راهكارها
بنابراین بحث تغییر کرد و محل بحث جای دیگری است چون بحث قبلی در مطالب بالا مشخص است
به نظر حقیر یکی از مهمترین کارهای پژوهشگران و اندیشکدهها در مرحله نخست تصحیح خطاهای مسئولین هست. مانند همین مسئله که مبارزه با فساد باید بیشتر پیشینی باشد تا پسینی و موارد دیگر
حال اگر مسئول ما یا حتی مردم واژهای را به صورت نادرست به کار میبرد و با توجه به آن نتیجه گیری غلط میکند و با توجه به نتیجه گیری غلط بعضا راهکاری غلطی ارائه میکند خب وظیفه ماست که ورود کنیم و این خطا را تصحیح کنیم
و در غیر این صورت اشتباه ها همان طور سر جای خودشان در اذهان مسئولین باقی خواهد ماند
چه خوب بود ایشان در این بحث حضور داشتند. از مطالب شون استفاده کردیم.
البته چند اشکال اساسی به این بیان و مفاهیم مطرح شده وارد است که همین اشکلات نتیجه ضمنی این بیان را زیر سوال میبرد. به زودی در همین جا ان شالله پاسخ داده خواهد شد
باسمه تعالی
در پاسخ به مطالب آقای حسینی هاشمزاده پیرامون فساد در ایران ضمن تشکر از ایشان
اشکال اساسی آنجاست که مفاهیم علمی در این نوشته به جای یکدیگر به کار گرفته شدهاند. چرا که مفاهیم به کار گرفته شده در این نوشته هرکدام معنای مشخصی در ادبیات بینالمللی داشته و در این نوشته اساسا توجهی به این معانی موجود نشده است. البته با این مخالف نیستیم که مفهوم جدیدی از سوی یک پژوهشگر خلق شود اما نمیتوان مفهومی که وجود دارد را معنای دیگری کرده و به صورت نادرستی به کار برده شود.
توضیح دقیقتر آنکه سخن و بحث اصلی پیرامون فساد در کشور که برخی مطرح کردهاند و برخی مخالف و موافق هستند در مورد سیستمی بودن فساد در ایران است و نه سیستماتیک بودن آن.
نکته مهم این است که در ادبیات بینالمللی فرق اساسی بین فساد سیستمی و فساد سیستماتیک وجود دارد. فساد سیستمی ترجمهی فارسیِ اصطلاح Systemic Corruption است و به معنای فراگیر بودن فساد است. این معنا برای اصطلاح هم در واژهنامههای فساد و مقالات بین المللی و هم معنای واژهی systemic در فرهنگ لغات مشهور و مختلف قابل رؤیت است. سیستمی بودن به معنای فراگیری و سراسری بودن و فساد سیستمی در اصطلاح خودش وقتی به جامعه یا سازمانی اطلاق میشود که سراسر آن را فساد گرفته باشد به نحوی که پیدا کردن فرد سالم در آن استثنا باشد. یعنی مسئله در این تقسیمبندی وسعت و فراگیر بودن یا نبودن فساد در کشور آن هم در همان ابعادی است که اصطلاح دقیقا به آن اشاره دارد. یعنی فساد در کشور سراسری و فراگیر هست به نحوی که آدم سالم در آن به صورت استثنا پیدا شود؟
اما فساد سیستماتیک که کاربرد کمتری در ادبیات بینالمللی نسبت به فساد سیستمی دارد ترجمهی فارسیِ اصطلاح Systematic Corruption است که از پایه با فساد سیستمی فرق اساسی دارد. چرا که به فساد سیستماتیک یعنی فساد روشمند، نظاممند و برنامهریزی شده. که این معنا هم در ادبیات بینالمللی چه در واژهنامههای فساد و چه در مقالات علمی قابل رؤیت است.
اما ثمره عملی این بحث کلامی و واژگانی چیست؟
سیستماتیک بودن فساد با توجه به تعریف مشخص آن برای آن است که در مورد یک فساد قضاوت کنیم که سیستماتیک و نظاممند بوده است یا تصادفی و بدون برنامهریزی؟ خب مشخص است با این تفاسیر این نوع فساد(نظاممند) و نقطهی مقابل آن(تصادفی و بدون برنامهریزی) به احتمال فراوان در بیشتر نقاط دنیا وجود دارد. چرا؟ مثلا رشوهای که همان موقع فردی برای تسریع کار خودش میدهد و مسئولی که آن را دریافت میکند نظام مند و برنامهریزی شده نیست الزاماً. چون همانجا احساس میکند این کار را باید انجام دهد تا کارش راه بیفتد. این واضح است. اما اختلاسهای کلان، پولشوییهای معروف که در همهجای دنیا موجود است و خبر آن هر از چندگاه منتشر میشود برنامهریزی شده است و خیلی اوقات شبکهای تشکیل شده و به کمک افراد در بخش عمومی و خصوصی انجام میَشود. که این نوع فساد سیستماتیک یا نظاممند و برنامهریزی شده است و در دنیا بسیار رایج است. بنابراین سیستماتیک بودن به فساد برمیگردد که این فساد سیستماتیک هست یا خیر. و اگر در ادبیات بین المللی هم این بحث دیده نشده که فساد سیستماتیک در کشوری هست یا نه برای همین است که محل بحث نیست چون معمولا دیده میشود که در کشورها شبکههای فساد اختلاس و پولشویی و … انجام میدهند.
اما سیستمی بودن فساد اصلا به خود فساد برنمیگردد بلکه به جامعه یا سازمان یا کشوری که فساد در آن رخ میدهد برمیگردد. برای همین هم علاوه بر تعریف متفاوت از فساد سیستماتیک از این جهت هم فرق اساسی دارند. یکبار دیگر برای دقت بیشتر عرض میکنم که فساد سیستماتیک به قضاوت در مورد خود فعل فساد برمیگردد که نظاممند صورت گرفته یا خیر اما فساد سیستمی به مکان(کشور،سازمان یا…) برمیگردد که فساد در آن رخ داده است که فساد در آنجا فراگیر و سراسری است یا خیر ؟
اکنون با توجه به شرح بالا باز میگردیم به نقد مطالب مطرح شده توسط آقای حسینی هاشمزاده
دراین تحلیل وقتی سخن از فساد سیتماتیک در ایران است دیگر نیازی به ارائه شاخص نیست و البته این شاخصهایی که فرمودند برای اولین بار هم توسط خود ایشان مطرح شده است. چرا نیازی به شاخص نیست چون نه تنها در ایران بلکه در اکثر کشورها فساد سیستماتیک موجود است . اینکه عدهای با همدیگر برنامهریزی کرده و اختلاس یا پولشویی یا اشکال دیگر فساد را انجام دهند فقط در ایران وجود دارد؟ پر واضح که خیر. یعنی در کشوری سراع دارید که اختلاس یا پولشویی شبکهای نباشد و همه فسادها در سطح خرد مثل رشوه خلاصه شود؟ اساسا اقتصادهای کلان و سیاسی معمولا سیستماتیک صورت میگیرند و گرنه امکان موفقیت ندارند. بر خلاف فسادهای بروکراتیک و خرد که معمولا بدون برنامه ریزی صورت میگیرند و نظام مند یا همان سیستماتیک نیستند. بنابراین اصلا نیازی به شاخص نیست (گرچه ظاهری علمی و آکادمیک دارد اما گمراه کننده است) و نکتهای که این ادعا را هم صحه میگذارد این است که در ادبیات بینالمللی هم چنین کاری را انجام ندادهاند. و اصلا صحبت از وجود فساد سیستماتیک در کشوری خاص نیست بلکه بحث در مورد دو مسئله کاملا متفاوت دیگری است: بر سر سیستماتیک بودن یک فساد یا سیستمی بودن فساد در یک کشور است . توضیح چند باره به این علت است که دقتی میطلبد که مباحث با یکدیگر خلط نشود چون دقیق، فنی و نزدیک به یکدیگرند.
خلط مفاهیم و اشتباهات علمی و منطقی در موارد متعددی است برای نمونه فقط شماره اول را بررسی میکنیم چون بررسی همه موارد زمان زیادی خواهد گرفت.
بررسی شاخص و تحلیل شماره یک: به نظر میرسد خطای اول در مورد خلط مفاهیم با یکدیگر موجب خطاهای بعدی هم شده است. زیرا شاخص اول که به میزان و گسترش فساد اشاره دارد (که در اصل همان سیستمی بودن فساد است که البته اشاره نشده) به عنوان شاخصی برای وجود فساد سیستماتیک در کشور مطرح شده است! در صورتی با توضیحات مذکور هیچ ارتباط منطقی میان آنها وجود ندارد. و جالبتر آنکه در تحلیل میزان و گسترش فساد در کشور دوباره مفهومی دیگر با مفاهیم قبلی خلط شده است. آن هم مفهوم ادراک از فساد است که توسط سازمان شفافیت بینالملل هر ساله منتشر میشود. (سوای اشکالات اساسی بر این شاخص خصوصا برای کشور ما که دفتر سازمان در آن اصلا وجود ندارد و گویا پرسشنامهها عمدتاً توسط افراد خارج از کشور و طبق ذهنیت آنها پر میشود و بنابراین حتی برای نشاندادن همان مفهوم ادراک از فساد هم جای تامل جدی دارد) ادراک از فساد چگونه واقعیت فساد را میتواند منعکس کند؟ ادراک از فساد کشور اگر هم خوب نیست یکی از دلایل اصلی آن به خاطر القای همین مفاهیم اشتباه به عموم مردم و کار رسانهای فراوان است (البته که وجود فساد را در کشور اصلا منکر نمیشوم). ضمناً این که یافتههای یک پژوهش داخلی نشان میدهد تنها 2 درصد از پاسخگویان معتقدند که در کشور ما فساد وجود ندارد چه چیزی را نشان میدهد؟ اصلا جای تعجب است با این همه علنی شدن فسادها آن 2درصد هم باید به صفر درصد میرسید به اعتقاد بنده. گمان میکنم آن 2 درصد هیچ اخبار داخلی و خارجی را دنبال نمیکنند و گرنه پر واضح است که در کشور ما فساد در همه سطوح وجود دارد. اما اصلا مسئله وجود فساد در سطوح مختلف یا ادراک مردم از آن نیست و نبوده. بلکه مسئله فراگیر بودن و میزان گسترش آن است. فرض بفرمایید در یک کشور در هر یک از سطوح به میزان بسیار کمی فساد باشد اما در همه سطوح. خب در این فرض خیالی فساد در همه سطوح وجود دارد اما در کل میزان آن زیاد نیست.
این بررسی یک مورد از شاخصها و تحلیلها بود. اما بحث اصلی همان مباحث ابتدایی است.
باتشکر
همان طور که شما اشاره کردید امکان اینکه بین سیستمی و سیستماتیک خلط صورت گرفته باشه هست.
ولی طبق شاخص های 7 گانه ایشان، نوشته درباره فساد سیستمی صحبت می کند و این خلط نباید اصل کار ایشون رو زیر سوال ببرد.
بهترین کار این است که شاخص های ایشان یا استدلال هایی که برای آن ها آورده، نقد و بررسی شود.
مثل شاخص 1 که شما نقد نموده اید…
پژوهشی آزاد ابتدا برای شناخت واقعیت و سپس استدلال برای تصحیحِ غلطِ مصطلح
در کلاب هاوس امشب ساعت ده و نیم اجرا می شود. حضور شما را ارج می نهیم