در این موضوع علل و عوامل مختلف فساد مطرح میشود
عوامل سیاسی:
ساختار قدرت و انحصارات، فقدان اراده سیاسی برای مبارزه با فساد، وضعیت كارآمدی نهاد دولت، وضعیت آزادیهای سیاسي، ضعف پاسخگويی، وضعیت احزاب و رقابتهای سیاسی، عوامل فراملی، وضعیت ثبات سیاسی و مديريتی و فقدان امنیت شغلی، رسانهها و جامعه مدنی، ضعف دموکراسی، سیاستزدگی، ناكارآمدی و ساختار سازمان، ضعف روحیه تعامل و ارتباطات سازماني، وضعیت فرهنگ و روابط سازمانی، وضعیت كارآمدی مديران، نظام اطلاعرسانی و
دسترسی به اطلاعات، وضعیت نیروی انسانی، ضعف نظام گزينش و استخدام.
منبع: فراتحلیل کیفی مطالعات فساد. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی
عوامل حقوقی:
تعدد و تورم قوانین و مقررات، عدم شفافیت قوانین و مقررات، كاستیها و خلأ قوانین و مقررات، وضعیت تناسب، سازگاری و كارآمدی قوانین و مقررات، وضعیت نهاد قضايی، وضعیت جرمانگاری و مشکلات قانونگذاری، وضعیت اجرای قانون، وضعیت برخورد و مبارزه، ضعف سازوكار كنترل و نظارت، فقدان سیستم افشا و ضعف نظارت عمومی، كمبود آگاهي حقوقی، وضعیت حقوقی سازمان.
منبع:فراتحلیل کیفی مطالعات فساد. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی
عوامل فرهنگی:
وضعیت كلان اقتصادی، وجود انحصارات، دولتي بودن و غیررقابتی بودن اقتصاد، وضعیت معیشتی و نظامهای پرداخت، عدم شفافیت، تبعیض، نابرابری درآمدی و شکاف طبقاتی، وضعیت مناقصات، وضعیت يارانه و نظام قیمتگذاری، وضعیت سیاستهای پولی، بانکی و ارزی، رانتجويی و دولت رانتیر، اقتصاد متکی به نفت و منابع طبیعی، تشکیلات مالیاتی، بیثباتی و نااطمینانی، حاشیهنشینی و مهاجرت به شهرها، وضعیت خصوصیسازی، محدوديت های اقتصادی، وضعیت مجوزها.
منبع: فراتحلیل کیفی مطالعات فساد. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی
عوامل فرهنگی:
ويژگیهای ارزشی جامعه، ريخته شدن قبح فساد و ضعف كنترلهای درونی، رواج مادیگرايی، رويکرد قومی- قبیلهای و چیرگی روابط بر ضوابط، عوامل شخصیتی و انگیزشی، رفتار مقامات عالی، آسیبهای اجتماعی، وضعیت آگاهیهای عمومی و آموزش
منبع: فراتحلیل کیفی مطالعات فساد. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی
Causes of corruption : History , geography and government
قدری متفاوت تر نگاه کرده:
This paper adds to the extant literature by using cross-country data for about 100 nations to examine the role of historical factors, geographic influences and the government on corruption. Important innovations include considering a wide set of historical, geographical and government determinants of corruption and examining some of the previously considered determinants at a finer level of detail. Two key questions addressed are: What are the effects of the size and scope of government on the incidence of corruption across countries? How important are historical and geographic influences in affecting corruption? Overall, the answer to the first question is that government does matter in important ways in its impact on corruption. Both the size and scope of government matter. Regarding the second question, the historical inertia of institutions that induce corruption persists, as do rent-seeking opportunities in new countries. Some geographic factors, on the other hand, can mitigate corruption. Policy implications are discussed.
سیستم خوب یا انسان خوب ! مساله کدام است ؟!
||چرا بجای تمرکز بر گزینش انسان های خوب ؛ باید بر ایجاد سیستم های خوب همت گماشت ؟||
غلامرضا مصدق
تحويلدار بانك از نظر سلسله مراتب سازمانی بانک در پایین ترین رتبه قرار دارد . تقریبا ً تمامی دریافت و پرداختهای بانک توسط تحویلدار انجام میشود ، به عبارتی پولهای بانک در اختیار تحویلدار است .
آیا تا بحال شنیده ايد تحویلداری پولهای بانک را اختلاس کرده باشد ؟ قطعاً خير . آيا هزاران هزار تحويلدار بانك شاغل و بازنشسته همگی انسانهای پرهیزکار و امانتداری بوده و هستند که حتی یک مورد خیانت در امانت از اینهمه آدم تا بحال مشاهده نشده ؟ خیر ، همگی انسانهای معمولی هستند ، نمازخوان ، نماز نخوان ، اخلاق مدار ، بي اخلاق ، انساندوست ، بي تفاوت ، … در این لشگر چند ده هزار نفری همه جور آدم وجود دارد . اما علیرغم اینهمه تفاوت همگی در یک ویژگی مشترک هستند ، هیچکدام حتی با وجود نیاز شدید به پول و تنگدستی هرگز به پول زیادی که همواره در اختیارشان خیانت نمی کنند .
بانکها و بسیاری از سازمانهای مشابه بجای اتکا به ویژگیهای اخلاقی پرسنل خود ، با طراحی و اجرای سیستم های کنترلی کارآمد ، عملی و کم هزینه ، از انسانهای معمولی کارمندانی درستکار و کارآمد می سازند . حال فرض كنيد بانکها بجای اتکا به سیستم کنترلی دریافت و پرداخت تحویلداران بر گزینش و بکارگیری انسانهای خوب تمرکز میکردند ، خدا میداند الان بانکها چند هزار پرونده تخلف و تعدی تحویلدار داشتند؟ .
در ايران بر اساس يك قانون نانوشته با لحاظ کردن ملاحظاتي ، نظام اداري عملاً نه بر طراحي و اجرای سيستم خوب بلكه برمبناي گزينش و بکارگیری انسانهای خوب شکل گرفته است . معیار خوب بودن هم عمل به مناسک دینی و مهمتر از آن وفاداری است . چون در هر دو معیار از کاربلدی خبر زیادی نیست ، افراد فرصت طلب و ناتوان با تظاهر به وفاداری و انجام مناسک دینی بدون دارا بودن توانایی خاصی میتوانند جواز قرار گرفتن در مناصب را بگیرند . افراد توانمند ، باسواد و مطمئن از توانایی خود نیازی به تظاهر نمی بینند و معمولاً از ابراز وفاداری چاپلوسانه به مقامات هم گریزان هستند ، در نتیجه در نظام اداري تقاضای زیادی برای آنها وجود ندارد ، معدود راه یافته گان آزاده و توانمند به بدنه مدیریتی هم بعد از مدتی دلسرد و سرخورده شده یا سازمان متبوع خود را ترک میکنند یا با منزوی شدن و گوشه گیری به گذران ایام مشغول میشوند .
اگر انتقادت از ناکارآمدی و فساد گسترده نظام اداری را در رسانه ها و خطابه ها دنبال کنیم اکثر منتقدین بکار نگرفتن انسانهای خوب( كه اين روزها جوانان انقلابي خطاب ميشوند ) و عدم نظارت کافی را دلیل اصلی ناکارآمدی و فساد نظام اداری میدانند . یعنی همان اشتباهی که مسئولین ما به سهو و عمد مرتکب میشوند ، اکثر منتقدین هم به سهو مرتکب اشتباه در تشخیص درد ميشوند .
اولاً در هيچ جاي دنيا نظام اداري كارآمد و عاري از فساد مبتنی بر انسانهای خوب مشاهده نشده که ما دومی آن باشیم . ثانیاً ، چرا به جای سیستم های خود کنترل به نظام های متکی بر انسانهای خوب اتکا کنیم که برای مانع شدن از لغزش آنها سیستم های عریض و طویل و پرهزینه نظارتی ایجاد کنیم ،
الان به همان اندازه که نظام اداری ما ناکارآمد و فاسد است ، سازمانهای نظارتی هم به درجاتی دچار این بلیه هستند ، بعيد است كشوری در دنیا وجود داشته باشد که به اندازه ایران تشکیلات نظارتی داشته باشد . ثالثاً ، در بين متهمان و محكومان فساد اداري هيچ غير خودی که خارج از چارچوب نظام گزينشي سفت و سخت نظام گزینش نشده باشد وجود ندارد و به ظاهر همه هم ظواهري متشرع دارند .
نظام اداری ما به دلیل ساختار از اساس غلط آن روز به روز ناکارآمد و فسادپذیرتر میشود ، با حفظ ساختار فعلی و اتکا محض به بگیر و ببند برای اصلاح آن قطعاً راه بجايي نخواهد برد .
سيستم هاي خوب انسانهاي بد را هم به درستكاري واميدارند و آدم هاي خوب در سيستم هاي بد دچار لغزش ميشوند . بي راه نيست اگر فاسدان نظام اداري را به نوعي قرباني سيستم هاي فساد پذير محسوب كنيم
منبع: کانال نویسنده
@economistfarsi
کانال اکونومیست فارسی
حاج آقا پناهیان98/06/10:
-
آخرین آمادگی برای ظهور این است که بتوانیم وضع مدیریت را در جامعه اصلاح کنیم و الا اینکه با چهارتا مطالبهگری و عدالتخواهی، مدیر دزد را بگیریم، این فقط 5درصدِ ماجراست!
-
صرفاً دزد نبودن مدیر کافی نیست، حالا این مدیری که دزد نیست، باید چهکار کند؟ آیا برنامهریزی باید بلد باشد یا نه؟ تدبیر باید بلد باشد یا نه؟ یا فقط کافی است ادعای اینها را داشته باشد و حرفش را بزند! مثلاً اینکه یک مربی فوتبال دزد نباشد، آیا کافی است؟! این کافی نیست، او باید بلد باشد زمین بازی را اداره کند و بازیکنان را درست بچیند و…