بر خلاف ظاهرش، دربهای چرخان همیشه هم بد نیست! بلکه گاهی فایده هم دارد. مثلا مصادیق مختلفی از توسعه فناوری در کشور، توسط افرادی صورت گرفته که به صورت همزمان یا در بخش دولتی هم فعالیت داشتند، یا ارتباطات و تعاملات گستردهای با بخش دولتی داشتهاند. در موارد مهمتری، بسیاری از شرکتهای موفق، در واقع اسپینآفهایی بودند که توسط برخی از کارمندان سابق دستگاهها و یا شرکتهای دولتی ایجاد شدهاند. این در حالی است که دربهای گردان همه آنها را ممنوع میکند و این یعنی از دست دادن این همه برکت!
استفاده از ظرفیت اسپین آف ها به خودی خود بد نیست. مسئله از آنجایی پیش می آید که شرایط انحصاری و تبعیض آمیز برای این افراد فراهم گردد و از آن بالاتر مرجع نظارت و مجوزدهی هم خود این افراد و یا سازمانهای مادر باشند. در صورت ایجاد شرایط عادلانه رقابت از لحاظ مالی، امکانات، دسترسی به اطلاعات، تأیید و نظرات، وجود این اسپین آف ها در کنار بخش خصوصی نه تنها مشکلی ندارد بلکه مفید هم هست. به عنوان مثال اگر دانش خاصی در اختیار فرد هست (به عنوان دارایی عمومی) باید منتشر گردد و یا به کسانی که متقاضی هستند با حفظ ملاحظات خاص آن داده شود. اگر امکانات خاصی در بخش دولتی وجود دارد که مورد استفاده این افراد قرار می گیرد، در اختیار دیگران هم قرار گیرد. مرجع مجوزدهی و نظارت به خارج از سازمان مثلا سازمان مستقلی مثل سازمان استاندارد محول شود.
1-امکان دسترسی به اطلاعات علمی و نتایج پروژههای تحقیقاتی و همچنین امکانات فنی و آزمایشگاهی موجود در مراکز دولتی که با بودجه دولتی تأمین شده است، به عنوان داراییهای عمومی و ملی با رعایت ملاحظات لازم، در اختیار عموم قرار گیرد تا از انحصار آن در اختیار افرادی خاص جلوگیری گردد.
2- دادههای مربوط به نحوه دسترسی به اطلاعات و امکانات عمومی و شرایط آن و استفادهکنندگان از آن در سامانهای منتشر گردد.
3- برای مدیریت تعارض منافع، مرجع مجوزدهی و نظارت به سازمانی خارج از سازمانهای اجرایی و مراکز تحقیقاتی منتقل گردد.