شفافیت و مفاهیم مرتبط، در کلام کارشناسان

در برنامه زاویه مطرح شد؛

شفافیت در اولویت مسائل اقتصادی ماست/ تفاوت شفافیت با افشاگری

شفافیت در اولویت مسائل اقتصادی ماست/ تفاوت شفافیت با افشاگری

بهاره آروین در برنامه زاویه گفت: شفافیت در اولویت مسائل اقتصادی ماست اما نباید شفافیت را با افشاگری خلط کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، دهمین صفحه از فصل سیزدهم مجلۀ تصویری «زاویه» با موضوع «شفافیت در نهاد سیاست» چهارشنبه ۱۰مهرماه۱۳۹۸ در شبکه چهار سیما ورق خورد. دکتر بهاره آروین، استادیار جامعه‌شناسی دانشگاه تربیت مدرس و رئیس کمیته شفافیت و شهر هوشمند در شورای اسلامی شهر تهران و دکتر سیداحسان خاندوزی، استادیار گروه برنامه‌ریزی و توسعه اقتصادی دانشگاه علامه طباطبایی و عضو هیئت مدیره سازمان مردم‌نهاد دیده‌بان شفافیت و عدالت، میهمانان این هفتۀ حبیب رحیم‌پور ازغدی، سردبیر و مجری‌کارشناس برنامه زاویه بودند.

رحیم‌پور ازغدی گفت‌وگو را با یک پرسش جامعه‌شناسی سیاسی شروع کرد و پرسید سیاست در وضع کنونی ایران از چه مختصاتی برخوردار است که کلیدواژۀ شفافیت امروز برای ما بسامد ویژه‌ای پیدا کرده و ما برای بهبود شرایط اداره کشور به شفافیت دیدۀ امید دوخته‌ایم و گمان می‌کنیم در مفهوم و راهبرد شفافیت، نیروی رهایی‌بخشی نهفته است.

بهاره آروین در پاسخ گفت: شفافیت در اولویت مسایل اقتصادی ماست. مسأله بنیادی که دیگر مسایل را به نحوی فزاینده مسأله‌مند می‌کند، بی‌اعتمادی است که بی‌اعتمادی ملت به دولت ریشه در تاریخ ایران دارد. این بی‌اعتمادی در دوره‌هایی کاهش یافته که نماد این کاهش، انقلاب اسلامی است و بعد در دوره‌هایی به ویژه چند دهه اخیر افزایش یافته است.

عضو شورای اسلامی شهر تهران افزود: چرا در زمان جنگ نارضایتی این قدر نبود؟ چون مردم هم به یکدیگر و هم به حاکمان اعتماد داشتند. اگر ما نتوانیم اعتماد را جلب کنیم هر سیاست‌گذاری‌ای با بدبینی و با عدم مشارکت و همراهی مردم همراه می‌شود. شفافیت یگانه راه افزایش اعتماد است.

احسان خاندوزی در ادامه گفت: شفافیت برای اداره امور و حکمرانی طریقیت دارد؛ یعنی خودش هدف نیست. طریق و راه و ابزار است برای ترمیم برخی از کاستی‌های حکمرانی که یکی از آن‌ها اعتماد است. نقش منفعل مردم در اداره کشور یکی دیگر از کاستی‌هاست. مشارکت، احساس حضور، نقش‌آفرینی و فعال‌بودن تمام ظرفیت ۸۰ میلیونی جامعه در عرصۀ حکمرانی، لوازمی دارد که از طریق شفافیت میسر است.

استادیار گروه برنامه‌ریزی و توسعه اقتصادی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: مردم در زمانه ما نشسته‌اند و در واقع آن‌ها را نشانده‌اند. در دهه اول انقلاب مردم ایستاده بودند و احساس می‌کردند نقش‌آفرین هستند. اگر می‌خواهیم بایستند و قیام به عدل و قسط داشته باشند نیاز به شفافیت داریم. قدرت رسمی تا حدی ناخودآگاه و گاهی خودآگاه مرتکب این خطای راهبردی شده است که بخشی از این ایستاده‌نبودن مردم ناشی از این خطاست. در این بازنشستگی مردم، ابعاد دیگری غیر از قدرت رسمی هم وجود دارد که فرهنگی است و فقط سیاست دخیل نیست.

بهاره آروین سپس گفت: پیامدهای ناخواسته کنش اجتماعی خیلی جدی است. تجربه برخی انقلاب‌ها نشان داده که می‌توانند به ضد خود تبدیل شوند. این که چرا اعتماد مردم بعد از چند دهه کاهش یافته شاید خیلی خودخواسته نبوده باشد. اگر به پیامد اجتماعی سیاست‌گذاری‌ها توجه نکنیم، سیاست‌هایمان می‌تواند به ضد خود تبدیل شوند.

استادیار جامعه‌شناسی دانشگاه تربیت مدرس همچنین گفت: کاهش فساد زود اتفاق می‌افتد اما احساس کاهش فساد را زود مشاهده نخواهید کرد. وقتی مردم دهه‌ها دچار بی‌اعتمادی شدند، در مدت یک یا دو سال این اعتماد برنمی‌گردد. مدتی زمان لازم است تا مردم مطمئن شوند که اقدامات ما نمایشی نیست. ثمرات درون‌سیستمی را به سرعت مشاهده می‌کنیم اما افزایش مشارکت مردم زمان می برد.

احسان خاندوزی در ادامه عنوان کرد: این که رهبری در دهه ۷۰ گفتند خدا لعنت کند کسانی را که می‌خواهند دانشجوی ما سیاسی نباشد مقابله با روند سیاست‌زدایی از جامعه و حساسیت‌زدایی از آن قوه‌های فعالی بود که به عنوان پیشران‌ها، قطار اجتماعی ما را در دهه اول انقلاب به حرکت در می‌آوردند. این که خانم دکتر گفتند ناخواسته بوده را موافقم اما تداومش تا حدی خودخواسته است. هر موقعیت اجتماعی و اقتصادی برندگان و بازندگانی دارد. اگر بخواهید بازی را به نفع شفافیت تغییر دهید جای برخی برندگان و بازندگان تغییر خواهد کرد و این جا با مقاومت خود خواسته در برابر استمرار انفعال مردم مواجه هستید.

وی افزود: حلقه دومی را هم باید در نظر بگیریم که عاملیت‌ها هستند؛ یعنی گروه‌هایی که می‌توانند صدای اصلاح ناکارآمدی‌ها را به گوش مردم برسانند. عاملیت‌های مستقل از حاکمیت که بتوانند گزارش‌هایی نسبت به وضعیت اقتصادی و سیاسی جامعه منتشر کنند یا اساتید دانشگاه احساس نکنند اگر اعتراض کردند برایشان تبعاتی در پی خواهد داشت؛ بنابراین حلقه مکمل شفافیت، نهادهای مردمی و غیرحاکمیتی هستند. چرا مرکز پژوهش‌های مجلس می‌تواند به راحتی انتقاد کند؟ چون بیرون از دولت است. حتی نسبت به مجلس هم می‌تواند انتقاد کند. در نتیجه پربارشدن این نهادها به رکن دوم مربوط است.

در ادامه بهاره آروین درباره این نکته که گاه ضرورت نیاز به امنیت بهانه‌ای می‌شود برای شکل‌گیری و سایه‌اندازی فضای امنیتی گفت: نباید شفافیت را با افشاگری خلط کرد. پیامد شفافیت اعتماد و پیامد افشاگری بی‌اعتمادی است. اطلاع مردم از تخلفات به جای خود اما شفافیت پیشگیری از فساد است و نه برجسته‌کردن مفسدان. شفافیت انتشار سیستماتیک و عمومی اطلاعات است. هر چقدر توانستید اطلاعات را به طور سیستماتیک در دسترس عموم قرار دهید به شفافیت رسیده‌اید.

وی اضافه کرد: فراخوانی داده‌ها برای انتشار اطلاعات مهم است وگرنه فقط قراردادهای سالم را منتشر می‌کنند و قراردادهای مشکل‌دار را منتشر نمی‌کنند. افشاگری دام سیاست‌زدگی است و برای در موضع ضعف قراردادن رقیب سیاسی است. در افشاگری رقیب را هدف قرار می‌دهید اما در شفافیت خود را هدف می‌گیرید. اگر می‌خواهیم سیاست‌زده نشویم باید از خودمان آغاز کنیم. هر کس شفافیت را از خودش شروع کند برنده این ماجراست. گاهی کاری را شفاف می‌کنیم اما در قالب افشاگری به آن نگاه می‌کنیم.

بهاره آروین اظهار کرد: گاهی از فضای بی‌اعتمادی جامعه استفاده کرده‌اند و شفافیت را به ضد خود تبدیل کرده اند. نمی‌گویم افشاگری نکنیم اما حواسمان باشد که اگر آن را زیاد کردیم شفافیت را افزایش نداده‌ایم. در مواقعی راهی جز افشاگری نیست. وقتی نهادی مقاومت می‌کند و شما افشاگری می‌کنید ممکن است زمینه فراهم شود تا آن نهاد شفافیت سیستماتیک انجام دهد. افشاگری ضربه‌هایی به بدنه فساد می‌زند و سیاست‌گذار را به فکر فرو می‌برد و راه حل شفافیت به میان می‌آید.

احسان خاندوزی سپس گفت: اراده‌های افشاگرانه می‌تواند به شفافیت منجر شود. این در بلندمدت مبارک است. باید از منظر حکمرانی یک سعه‌صدر داشته باشیم و به جامعه آموزش دهیم که در دوران گذار وضعیت غیرشفاف به شفاف از کوره در نروید. اگر افشاگری مدیریت نشده و از روی عقده‌های سیاسی باشد و به آشوب منجر شود تمام خاصیت خود را از دست می‌دهد. انواعی از افشاگری پس از تحقق شفافیت متصور است که اگر اجازه دهیم این افشاگری به صورت درست صورت بگیرد در نهایت می‌تواند برد اجتماعی را در پی داشته باشد.

وی اضافه کرد: زمانی می‌توان افشاگری کرد که دسترسی به اطلاعات داشته باشیم. اگر بازی شفافیت را در کشور برای همه به‌عنوان مثال برای مجلس، قوه قضاییه، شرکت‌های دولتی و… به راه انداختیم و گام‌به‌گام با گام‌های برابر حرکت کردیم، افشاگری به‌معنای بد آن رخ نخواهد داد، چون همه به اطلاعات دسترسی داریم.

در ادامه بهاره آروین عنوان کرد: نهاد علم چون منفعت سیاسی ندارد می‌تواند این نوزاد را متولد کند. برای رسانه دیده‌شدن مهم است پس از سلیقه عام تبعیت می‌کند اما نهاد علم این مشکل را ندارد. اگر نهاد دانشگاه در استفاده از فرایند شفافیت فعال شود آسیب‌ها به حداقل می‌رسد. چون دانشگاه نفعی ندارد و نگاهش بهبود سیاست‌گذاری است. به همین دلیل است که در خیلی از کشورها اطلاعات در دسترس دانشگاهیان است. وقتی دانشگاه داده و اطلاعات ندارد چه راهکاری می‌تواند بدهد؟ از طرفی باید ظرفیت نقد سیاست‌گذاران را نیز بالا ببریم.

وی افزود: شفافیت ذی‌نفع سازمان‌یافته ندارد. ذی‌نفع آن مردم‌اند و مردم سازمان‌یافته نیستند. آن‌هایی که شفافیت برای آن‌ها ضرر دارد سازمان‌یافته‌اند و از هر ابزاری برای برگرداندن سیستم به شکل قبل استفاده می‌کنند. نکته دیگر این است که علاوه بر یکی نگرفتن شفافیت و افشاگری باید توجه کنیم که اولویت با شفافیت است و نه افشاگری.

احسان خاندوزی در پاسخ به این پرسش که در وضعیت کنونی اداره کشور و نهادهای عمومی در ایران ابتدا چه چیز را باید شفاف کرد، گفت: تعیین اولیت خیلی دشوار است چون آن بازی حرکت همگام را دچار مشکل خواهد کرد و طبق نظریه بازی‌ها تعادل بد شکل می‌گیرد. در لایحه‌ای که برای شفافیت مطرح شده ماده‌ای به‌نام اطلاعات عمومی دارد. اولویت برای این که کدام اطلاعات را منتشر کنیم مطرح است و نه برای نهادها و دستگاه‌ها. هر کدام از این مصادیق را انتخاب کردیم حرکت همگام را نباید بر هم بزنیم.

وی سپس اظهار داشت: تمایزی بین نهادها نمی‌گذارم. وقتی رهبری به صراحت آن جمله حضرت امیر(ع) را تکرار می‌کنند که این حق را دارید که از من این را بخواهید که جز در امر جنگ چیزی را از شما پنهان نکنم؛ بنابراین پیشگام‌شدن برخی نهادها در شفافیت، می‌تواند نقش اهرم ایفا کند تا دیگر نهادها بهانه‌ای نداشته باشند. در اقتصاد می‌گوییم بازیگر بد اتفاقاً بازی‌ساز است؛ یعنی اگر فقط چند نهاد محدود از یک قاعده تبعیت نکنند بقیه نهادها هم می‌گویند پس چرا ما بازنده باشیم؟ به همین جهت است که اگر حرکت‌ بین همه نهادها همگام نباشد باعث می‌شود بازی‌سازی در اختیار بازیگران بد قرار گیرد.

بهاره آروین گفت: تصمیمات و فرایندهای تصمیم‌گیری از اولویت‌های شفافیت است. این مربوط می‌شود به نهادهای تقنینی که هم در دولت، هم در قوه مقننه و هم در نهادهای دیگر می‌تواند باشد. مهم نیست چه کسی چه تصمیمی می‌گیرد مهم این است که در چه فرایندی تصمیم گرفته است. این امور را اصلاح می‌کند. نکته دیگر درباره پول است که از کجا می‌آید و در کجا خرج می‌شود؟ نکته دیگر این است که مرز محرمانگی باید شفاف باشد.

وی ادامه داد: هراس از شفافیت که اگر انجام شود چه می‌شود؟ مانند چرخه هرمنوتیک است که اگر در آن بیفتیم بهتر آن را می‌فهمیم. غلبه بر این هراس بروکراتیک مهم است و نهاد دانشگاه می‌تواند تجربه‌های موفق در داخل و خارج از کشور را بیان کند و این هراس را بشکند. در علم نفع بر به اشتراک‌گذاری است. در حاکمیت داده‌های زیادی تولید می‌شود که اگر در اختیار همه قرار گیرد متخصصان می‌توانند خیلی نقش مثبتی ایفا کنند. اگر مردم ذی‌نفع شفافیت هستند، نمایندگان مردم‌اند که می‌توانند شفافیت را پی بگیرند.

احسان خاندوزی در پایان گفت: با وجود فاصله زیادمان با وضعیت مطلوب و کندبودن سرعت‌مان بسیار امیدوارم. گمان می‌کنم جریانی از پایین قاعده هرم اجتماعی شکل گرفته که می‌تواند برندگان عدم شفافیت را در بازی شفافیت قرار دهد. اگر اراده‌ای هم در مجلس و هم در دولت ایجاد شود سرعت تحول خیلی بالا خواهد بود. در کنار اهمیت شفافیت، خود نظام اجرایی و بروکراسی کشور نباید فراموش شود. چون مردم و فعالان اقتصادی با مدیران جزء در بخش‌های مختلف سروکار دارند که اگر این‌ها شفاف شوند مردم در پهنۀ چندمیلیونی شیرینی شفافیت را می‌چشند که بخش زودبازده این امر است.

https://www.mehrnews.com/news/4736118/شفافیت-در-اولویت-مسائل-اقتصادی-ماست-تفاوت-شفافیت-با-افشاگری

1 پسندیده
دیدار نخبگان با رهبر انقلاب؛ ۱۳۹۸

سخنان آقای فدایی دانشجوی دکترای مدیریت دولتی

اقتضای دیدار نخبگان و برگزیدگان علمی کشور با حضرتعالی، گفتگو حول مسئله‌ی نخبگی و طرح ایده‌های نو در این حوزه است. یکی از برجسته‌‌ترین عرصه‌های نخبه‌پروری و نخبه‌گزینی لایه‌ی مسئولان و مدیران دولتی است که از آن به شایسته‌سالاری تعبیر میشود، شکی وجود ندارد که بخش مهمی از سرنوشت جامعه به دست مدیران بوده و مدیران شایسته میتوانند زمینه‌ساز تحقق آرمانهای یک ملت باشند. سؤال کلیدی این است: از چه طریقی میتوان شایستگان را بر صندلی‌های مدیریت نشاند؟ تلقی رایج کشور تا به امروز استفاده از ابزار گزینش بوده است، به عبارت دیگر معتقد بوده‌ایم ویژگی‌های مدنظر در افراد به سادگی قابل کشف و شناسایی است، حال آنکه در عمل نتایج چندان قابل دفاع نبوده و نشا‌ن‌دهنده ناکافی بودن این چارچوب میباشد، علت این امر به همان تلقی مشهور از کشف نخبگی بازمیگردد. به عقیده‌ی ما برای شایسته‌سالاری اساساً نیازی به تفحص و جست‌وجو با چراغ برای کشف استعدادهای برتر در لایه‌ی مدیریت نیست بلکه در عوض میتوان و باید بر روشهایی متمرکز شد که خودبه‌خود به ارتقاء شایستگان منجر شود.

در معماری نظامات اداری سیاسی جامعه دو الگو متصور است: نخست، الگوی معماری نظامات مبتنی بر کسب منفعت و الگوی دوم معماری نظامات مبتنی بر افزایش مسئولیت مبتنی بر افزایش هزینه برای فرد. در الگوی مبتنی بر منفعت رشد و ارتقا معادل است با دریافت منافع بیشتر، در چنین سیستمی به صورت طبیعی و قهری منفعت‌طلبان و فرصت طلبان رشد خواهند کرد، اگر نظامات اداری سیاسی کشور به نحوی طراحی شد که اخذ مسئولیت بیشتر و بالاتر در آن تنها منجر به دریافت منافع بیشتر شود و هیچ هزینه‌ای برای فرد نداشته باشد صندلی مسئولیت آماج تلاش فرصت‌طلبان قرار خواهد گرفت، فرصت‌طلبانی که در همه‌ی سیستم‌های گزینشی و با شاخص‌های مرسوم این سیستم‌ها به عنوان مدیر لایق شناسایی میشوند. در مقابل اگر معماری نظامات اداری سیاسی جامعه‌ مبتنی بر افزایش مسئولیت شد یعنی ارتقا در سیستم به معنای پرداخت هزینه‌ی بالاتر، ایثار و از خودگذشتگی بالاتر بود همه چیز تغییر خواهد کرد و به طور طبیعی شایستگان یعنی آنان که حقیقتاً از اخذ مسئولیت به دنبال منافع دنیایی نیستند و همتشان بر خدمت بیشتر است و حاضرند برای آن هزینه هم بپردازند رشد کرده و به مسئولیتهای حکومتی خواهند رسید. به نظر ما این عنصر راهبردی در طراحی نظام شایسته‌گزینی میتواند به مثابه یک مرز تمدنی برای جامعه‌ی اسلامی در تقابل و فاصله‌گذاری با تمدن غرب تلقی گردد زیرا تنها باور به معاد است که میتواند چنین نظم و نظامی را محقق سازد، امری که در نظامات مادی اساساً متصور نیست. مهم‌تر آنکه هم در سنت تاریخی تشیع و هم در تجربه‌ی بدیع انقلاب اسلامی نمونه‌های موفقی از نظامات شایسته‌سالاری مبتنی بر افزایش مسئولیت و هزینه وجود دارد. نظام پیچیده و راهبردی مرجعیت شیعه و تجربه‌ی تاریخی انتخاب فرماندهان در دوران دفاع مقدس دو تجربه‌ی ارزشمند و مهم از سیستم‌هایی هستند که ارتقای فرد در آن به معنای قبول مسئولیت بالاتر و پرداخت هزینه‌های بیشتر بوده است، به همین دلیل بود که در دوران پرافتخار دفاع مقدس قاطبه‌ی فرماندهان از افراد متعهد، مؤمن، زبده و کارآمد بودند و آن دستاوردهای کم‌نظیر را رقم زدند.
یک راه میان‌بر و کاربردی برای حرکت از وضع فعلی به آنچه توصیف شد بارکردن هزینه‌های صحیح، منطقی و اصولی بر جایگاه‌ها و ارکان مدیریت در نظام اسلامی است، به عبارت دیگر باید صندلی‌های مدیریت را در کشور کمی داغ کرد.

  • استقرار نظامات شفاف حقوقف دستمزد،
  • اموال و دارایی‌ها،
  • شفاف کردن تصمیمات، اقدامات و عملکردها،
  • جلوگیری از حضور هم‌زمان در بخش دولتی و خصوصی،
  • اعمال محدودیت در محل زندگی مدیران،
  • اعمال محدودیت در برخورداری از برخی خدمات لوکس یا خاص نظیر مدارس غیرانتفاعی برای فرزندان و یا خدمات سلامت در بخش خصوصی،
  • اعمال محدودیت در سفرهای خارجی به ویژه سفرهای تفریحی،
  • اصلاح نظام حقوق و دستمزد مبتنی بر عملکرد قابل احراز و
  • شفاف کردن اختیارات
  • و جلوگیری از امکان توزیع رانت مواردی است که میتواند سیستم اداری سیاسی کشور را با یک تحول حقیقی روبرو سازد.

جالب و حکمت‌آموز آنکه اتفاقاً آن کسانی برای نظام اسلامی مانده‌اند و میمانند که بهای بیشتری پرداخته‌اند نه آنان که بهره‌های بیشتری برده‌اند. با همین منطق است که همچنان راسخ‌ترین و پای‌کار‌ترین قشر طر‌ف‌دار آرمانهای نظام اسلامی خانواده‌های محترم شهدا هستند که بالاترین هزینه‌ها را برای انقلاب پرداخته‌اند. درود خدا بر شهدا و خانواده‌های معزز و دلسوخته‌ی ایشان.
والسّلام‌‌علیکم‌و‌رحمةاللّه

4 پسندیده


حجت‌الاسلام والمسلمین #میرباقری
شفافیت، مرحله بعدی انقلاب
@7minutes_ir

5 پسندیده

(مطلب واصله است که بدون تغییر درج می‌گردد. نویسنده نامعلوم)

شفافیت
از وقتی علی علیزاده به دستمزدهای خارج از عرف سلبریتی‌ها در صدا و سیما اعتراض کرد، خیلی‌ها شروع کردند به دفاع کورکورانه و غلط از صدا و سیما یا تخریب علیزاده برای دفاع نامحسوس از آنچه رکن انقلاب تصور می‌کردند.
شاید خیلی‌ها می‌ترسیدند علیزاده و دیگران سراغ سایر نهاد‌های انقلاب بروند و مثلا خواستار شفافیت مخارج سپاه شوند.
آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است. قطعا سالم ترین و پاک ترین نهادهای ایران، بیت رهبری و سپاه است.
امثال قاسم سلیمانی که حق ماموریتش را هم نمی‌گرفت، خود را برای شهادت آماده می‌کنند نه برای مجلس بعدی و مسئولیت بالاتر و چاپیدن بیشتر. پس نگران آنها نباشید، راحت بروید یقه شیشلیک خورهای لکسوس سوار را بچسبید که با افتخار می‌گویند ما خوب می‌خوریم و ماشین خوب داریم.
آنچه در تصویر می بینید، گزارش ماهیانه ای است که امام موسی صدر از کمک‌های دریافتی از مردم و مخارج و هزینه کرد به مردم می‌داد. این اخلاص و شفافیت بود که سرمایه تاسیس حزب الله لبنان شد.
سلامت یک مجموعه به دست اعضای آن رقم می‌خورد. اگر از خط رضایت الهی خارج شد، و به سوالات دلسوزان جواب نداد، از ریل خارج شده است.

1 پسندیده