برای حل موضوع تعارض منافع از کجا باید شروع کنیم؟ چه حوزه‌ای را باید انتخاب کنیم؟

یکی از سوالات متداول در موضوع تعارض منافع (ارسال شده توسط یکی از مخاطبان کانال شفافیت برای ایران)

1 پسندیده

به نظرم:

  • اول اینکه باید سواد تعارض منافع افزایش پیدا کنه و اساسا تعارض منافع مسئله بشه برای افراد در سطوح مختلف و بهش به عنوان زمینه ساط فساد و ناکارآمدی حساس بشن
  • دوم اینکه تعارض منافع به طور کامل حل شدنی نیست و باید مدیریتش کرد و آسیب‌هاش رو به حداقل رسوند. سطوح مدیریت تعارض منافع هم قاعدتا:
    1- اصلاح ساختارهای زمینه ساز تعارض منافع اعم از قوانین، قواعد،‌ رویه‌ها و … (رفع موقعیت تعارض و یا همسوسازی منافع)
    2- راهبرد ممنوعیت و محدودیت (به بهره سازی)
    3- شفافیت ( اعلام و اظهار منافع)
    به عبارتی دیگر از سطح یک یعنی اصلاح ساختاری باید شروع کرد، اگر شد و حل شد که هیچ اگر نه سطح بعدی. یعنی راه حل آخری که می‌تونه در نهایت موثر باشه شفافیت و نظارت عمومی است.
  • سوم اینکه دقیقا حوزه خاصی شاید نشه دست گذاشت ولی خب از هر جایی که تصمیمات مهمتری در اونجا گرفته میشه و بیشترین تأثیر بر اعتماد عمومی رو داره باید شروع کرد.
6 پسندیده

به نظر بنده اثرگذاری در بحث تعارض منافع سه سطح متعامل داره و فردی که این سوال را پرسیده باید توصیه شود در این سه سطح کار کنه:
1- سطح سواد تعارض منافع؛ واقعا باید به بحث تعارض منافع، اشکال، مصادیق آن مسلط شد به نحوی که عینک تعارض منافع نصب العین ما در مسائل اجتماعی باشد.
2- دستیابی و دسترسی: باید از جایی شروع کرد که واقعا فرد دسترسی و دستیابی دارد و می تواند آنجا موثر باشد. این قضیه فرد به فرد فرق می کند ولی در کل اگر به تعبیر این دوست عزیز نخواهیم معیار بدهیم فقط و بخواهم نظر شخصی خودم رو بگویم جایی که قانون گذاشته میشه مثل مجلس و جایی بودجه و پول تخصیص داده می شه مثل سازمان برنامه و بودجه از مهم ترین جاهاست.
3- سطح ترویج و تبلیغ تجربه عملی: سطح سوم این است که تجربه خود را ولو اندک به خوبی ترویج کنیم تا هم سواد رسانه این بحث بالا رود و هم به کارآمدی آن پی برده شود.

4 پسندیده

بنده نظری دارم که نه از یک پژوهش روش مند بلکه از تجربه اندکی که در این فضا دارم به دست آمده است. مدیریت تعارض منافع را باید از همه جا و در هر لایه ای شروع کرد اما خط مقدم این جبهه «مجلس شورای اسلامی» است. در لایه عملیاتی به هر سمتی می رویم مسیر به مجلس منتهی می شود و واقعاً مجلس در راس امور است و این راس امور به شدت درگیر تعارض منافع است. با قبول این مفروضات به نظرم پاسخ این سئوال که باید تعارض منافع را از کجا شروع کرد واضح است.

3 پسندیده

برای ایجاد حساسیت نسبت به مسئله تعارض منافع در سطح عموم جامعه، چه ساختار حکمرانی و چه مردم عادی، نیاز است که ابتدا در این حوزه احساس نیاز شود. برای تزریق چنین نیازی میبایست موقعیت های مختلف (و احیانا تأثیرگذار) تعارض منافع و پیامدهای ناشی از آن (احتمالا فساد) با ادبیات تعارض منافع به جامعه تزریق شود. این مهم جز با برقراری یک پایگاه کلان داده که دسترسی باز داشته باشد (مثلا در حوزه شفافیت قرارداد) محقق نمی گردد. پس از ارائه شفافیت و آشکار شدن موقعیت های تعارض منافع، در سطح جامعه این احساس نیاز شکل می گیرد که به مدیریت تعارض منافع محتاج هستیم و یک اصلاح از پایین به بالا صورت میگیرد که با پشتوانه مردمی همراه هست و اعتماد عمومی را هم تقویت میکند. زمانی که ادراک فساد از یک سطح عامیانه به یک سطح تخخصی تر در اذهان عمومی ارتقا یابد، هرگونه اصلاح مثبت برای مدیریت تعارض منافع در نظر جامعه بسیار ارزشمندتر جلوه می کند و اعتمادسازی بیشتری را به همراه خواهد داشت. لذا تقدم برقراری شفافیت و استفاده از ابزار رسانه جمعی بر راهکارهای اصلاح ساختاری و مدیریت تعارض منافع، احتمالا نتایج بهتری به همراه خواهد داشت.

1 پسندیده

برای حل تعارض منافع لازم است که ابتدا سطوح مختلف جامعه از این مسئله آگاهی نسبی داشته باشند.
از اشکال مختلف آن و پیامد آن {که احتمالا همان فساد} است آگاهی داشته باشند و فرق و تفاوت تعارض منافع با فساد را بدانند.
آگاه سازی مردم نیز از طریق رسانه و فرهنگ سازی میان افراد جامعه شکل میگیرد.
هنگامی که حل مسئله ی تعارض منافع در کشور تبدیل به یک خواسته ی عمومی شود، آنگاه کار برای قانون گذار نیز ساده تر میشود، زیرا تفکر جامعه با آن همراه و همسو است و این امر، قانونگذار را برای قانونگذاری در زمینه ی تعارض منافع کمک میکند.
اگر تعارض منافع برای سطح جامعه به درستی تبین نشده باشد، نیازی به قانون گذاری نیز برای افراد جامعه شکل نمیگیرد.

2 پسندیده