چه محورهایی برای ورود به بحث مبانی دینی شفافیت مطرح است؟

به طور کلی اگر برای بحث مبانی بخوایم با متخصصان این حوزه تعامل و بحث کنیم ناچاریم که جای پای خودمون رو روی حدیث و سیره سوار کنیم.
بحث اندیشه خوبه اما تا مستقیما برگرفته از حدیث و سیره نباشه جای پای محکمی نداره.

از طرفی کار با حدیث نیاز به تخصص داره که عموم افراد فقه‌کار این تخصص رو دارن.

به نظرم تا یکی بحث فقه سیاسی شفافیت رو دست نگیره و تا جای خوبی پیش نبره، تو بحث مبانی پای ما روی جای محکمی سوار نیست.

2 پسندیده

از این منظر که الآن اولویت بیشتر با ایجاد دولت ایده آل هست و بعدش جامعه ایده‌آل می‌توان کارهای جدی انجام داد.
اینکه چه وقتی باید به سراغ دولت رفت و چه زمانی به سراغ مردم و البته اینکه شرایط زمان کنونی چیست که ابتدا باید به سراغ دولت رفت را می‌توانیم بپرورانیم. که البته این موضوع با نگاه رهبری هم مطابقت دارد.
از این طریق به اهمیت و مبنای شفافیت هم می‌شود کمک فراوانی کرد.

مشخص کردن محدوده برای تربیت بیرونی، بستگی به تعریف ما از حریم خصوصی داره. لذا تا جایی که حریم خصوصی افراد نقض نشه حاکمیت میتونه اعمال قدرت بکنه و سازوکار بچینه برای کاهش فساد.
بنظرم در مورد حریم خصوصی هنوز تعریف جامع و مشخصی ارائه نشده که برای همه قابل پذیرش باشه.

1 پسندیده

البته ارتباط خوبی با حریم خصوصی داره ولی همه بحث و ارتباط هم محدود به این نمیشه

صداقت و شفافیت در حکمرانی

علی(ع) با مردم خود صادقانه سخن مى‏ گفت و مى ‏فرمود:

وَلْیَصْدُقْ رَائِدٌ أَهْلَهُ.
پیشواى قوم باید با مردمِ خود به راستى سخن گوید.

ایشان در آغاز حکومت، در نخستین خطبه‏ اش با مردم چنین گفت:

ذِمَّتِى بمَا أَقُولُ رَهِینَهٌ وَ أَنَا بهِ زَعِیمٌ … وَاللَّهِ مَا کَتَمْتُ وَشْمَهً وَ لاکَذَبْتُ کِذْبَهً.
آنچه مى‏گویم، در عهده خویش مى‏دانم، و خود ضامن آنم … به خدا سوگند! به اندازه سرِ سوزنى حقیقتى را پنهان ندارم و هیچ‏گونه دروغى نگویم.

از منظر ایشان، اصلاح امور، جز در سایه صداقت‏ و شفافیت میسر نمى‏ شود. آن حضرت می فرماید:

الصِّدْقُ صَلاحُ کُلِّ شی‏ءٍ [وَ] الکَذِبُ فَسَادُ کلِّ شَی‏ءٍ.
صداقت سبب صلاح هر چیز، و دروغ سبب تباهى هر کارى است.

در همین راستا در عهدنامه مالک اشتر گزیده ‏ترین اشخاص در حکومت را حق گو ترین افراد می دانند.

ثُمَّ لْیَکُنْ آثَرُهُمْ عِنْدَک أَقْوَلَهُمْ بمُرِ الْحَقِّ لَک وَ أَقَلَّهُمْ مُسَاعَدَهً فِیمَا یَکونُ مِنْک مِمَّا کَرِهَ اللَّهُ لأَوْلِیَائِهِ وَاقِعاً ذَلِک مِنْ هَوَاک حَیْثُ وَقَعَ‏.
“آنگاه باید گزیده ‏ترین آنان نزد تو کسى باشد که سخن تلخ حق را به تو بیشتر گوید، و در کارى که از تو سر مى ‏زند و از جمله کارهایى باشد که خدا آن را براى دوستان خود نمى‏پسندد، از همگان کمتر تو را یارى کند. به هر کجاى خواست تو مى‏ خواهد بربخورد.”

على (ع) در رابطه با مردم بر قاعده «إِصحار» (شفاف‏ سازی) تاکید داشتند.

وَ إِنْ ظَنَّتِ الرَّعِیَّهُ بک حَیْفاً، فَأَصْحِرْ لَهُمْ بعُذْرِک، وَاعْدِلْ عَنْک ظُنُونَهُمْ بإِصْحَارِک، فَإِنَّ فى ذَلِک رِیَاضَهً مِنْک لِنَفْسِک، وَ رِفْقاً برَعِیَّتِک، وَ إِعْذَاراً تَبْلُغُ بهِ حَاجَتَک مِنْ تَقْوِیمهمْ عَلَى الْحَقِ‏.
اگر مردمان بر تو گمان ستم برند، عذر خود را آشکارا با آنان در میان گذار و با این کار ایشان را از بدگمانى بیرون‏ آر، که بدین رفتار، خود را به تربیت اخلاقى خوى داده باشى و با مردمان مدارا کرده و با عذرى که مى ‏آورى، بدانچه خواهى، مى‏ رسى و آنان را به راه حق درمى ‏آورى.

امام (ع) فرمان مى‏ دهند که حاکمان و زمامداران باید همه مطالب را با مردمان در میان بگذارند و “هیچ‏ چیز را به جز اسرار نظامى از مردمان مخفى ندارند”.
https://telegram.me/farzadjahanbein

1 پسندیده

چه موارد دیگه‌ای موثره؟

آقا این موارد رو نمیشه در پست زیر گذاشت؟

1 پسندیده

شفافیت یک ابزار حکومتی
نظر اقای دکتر خندان در جلسه‌ای پیرامون این موضوع
http://l.tp4.ir/d.khandan

1 پسندیده

شفافیت در نحوه صدور احکام فقهی.
اینکه فقهاء زمانی تشخیص دادند که حق رای زنان خلاف شرع است و زمانی حق کاندیداتوری قائل شدند. طبق چه مکانیزمی دقیقا" صورت گرفت؟
اینکه خاطره نقل میکنند که رفته اند سراغ امام خمینی برای پخش موسیقی از صداسیما و ایشان گفته از نظر من بلامانع است بروید سراغ دیگر مراجع، و رهبر فعلی انقلاب در افتتاح رادیو قرآن میگویند جای خالی یک شبکه بدون موسیقی احساس می شد.
بالاخره یک مکانیزمی دارد، شفافیت کامل در نحوه استخراج هرحکم!

بنظرم چنین مطالبه ای رو نمیشه به همین سادگی مطرح کرد. اساسا فقیه بر اساس استنباطی که از دین داره به ی نظری میرسه و نظرش رو اعلام میکنه. حالا ممکنه بعدا هم نظرش عوض بشه ولی از اینوری شما نمیتونید سین جیمش کنید که بر اساس کدوم آیه و روایت به این نتیجه رسیدی؟ مگر اینکه شما تفکرات ایشون رو مطالعه کنی و بگی به نظرم من به فلان دلیل ایشون این حکم را صادر کرده یا خود اون مرجع موضوع مد نظر رو کاملا باز کنه و تفسیر کنه!

1 پسندیده

نهج البلاغه و سیره حکومت امیرالمومنین منبع و محور بسیار مهمی در بحث مبانی هستند:

یکی از شاخصهاي حکومت علوي، « شفافیت»است. منظور از این است کـه اطلاعـات لازم به آگاهی مردم رسانده شود و آنان در جریان انجام کارها قرار بگیرند. با توجه بـه ایـن شـاخص، برخـی محققان می گویند:
سیاست امام علی (ع) اعلام برنامه ها و علنی ساختن تصمیماتش بود. هر تصمیمی که گرفته می‌شد به مـردم
طوری اطلاع می‌داد که اگر شخصی وارد جامعۀ اسـلامی میشـد، میتوانسـت در انـدك مـدتی شـیوه حکومتی امام را درك کند، و با برقرار ساختن ارتباط میان اجزا و چارچوب‌های آن، به شکلی منطقـی از حکومت دست یابد و مهمتر از آن، به تطبیق میان واقعیت صورت به ها و آنچه تئـوری و نظریـه در مـورد حکومت از سوی منابع دینی ارائه شده است، بپردازد (حسین‌زاده بحرینی، .)16 ، ص1383
امام علی(ع) با توجه به این شاخص، می فرمایند:
بدانید، حقی که شما بر عهده من دارید این است که چیزی را از شما مخفی ندارم، جز اسرار جنـگ را، و کاری را بی‌مشورت شما نکنم، جز اجرای حکم خدا. حقی را که از آن شماست از موعد خود بـه تـأخیر نیفکنم، و تا به انجامش نرسانم از پای ننشینم، و حق شما را به تساوی دهم (نهج البلاغه. خ 50)

منبع:حكمراني خوب و ارائه حكمراني شايسته بررسي و شاخصهاي اين دو از ديدگاه اميرالمؤمنين علي.pdf (318.8 کیلوبایت)

این خطبه خطاب به فرماندهان نظامی حضرت هست و نه عموم مردم.

درسته و یادم هست اما به نظر شما نمیشه برا یهمه هم استفاده کرد؟!
در فقه هم ما تنقیح مناط میکنیم تا ببینیم این حکم برای چیست و اگر عامل آن چیزی بود آن را تسری میدهیم

یک نظر از متفکر هم بگویم: آقای رحیم پور ازغدی در یک سخنرانی که در کانال خودمون هم کار شده به همین شکل برخورد کرده اند یعنی با استفاده از این قسمت خطبه آن را تسری داده اند

اگر متفکر و صاحب نظر دیگری هم هست که نظر داده بیزحمت بگید
گمانم دکتر توکلی هم همین شکلی استفاده میکنند

  1. خب باید تنقیح مناط صورت بگیره بعد این حکم صادر بشه. با توجه به مخاطب هم به نظر نمی‌رسه تنقیح مناط شامل شفافیت به معنایی که ما میگیم باشه. اما خب اول باید مشخص بشه حکم برای چی هست تا بعدا بشه بحث کرد که آیا میشه تسری داد یا خیر.

در مورد آقای ازغندی و توکلی هم این ماجرا جریان داره. زیاد پیش اومده که از این جمله برای مستند کردن شفافیت استفاده شده اما درست نیست. این دو بزرگوار هم بعید نیست اشتباه کرده باشن.

تا حالا هم بنده دلیل متقنی برای تسری این سخن امام علی به عموم مردم ندیدم.

این مقاله می‌توانه جالب توجه باشد از این حیث که اصل عدم احتجاب در سیره را مورد بررسی قرار داده است.

حدیثی از امیر المومنین:
سئل امام المتقین علی بن ابیطالب (ع) عَن التَّقْوی فقال (ع) هو اَنّه لَوْ وُضِعَ عَمَلُک علی طَبَق ولم یَجْعَل علیه غِطاءٌ وطیفَ به علی اهلِ الدنیا لَما کان فیه شیٌ تَستَحی مِنْه»؛
کتاب اثنی عشریه فی المواعظ العددیه/434
از علی (ع) در باره تقوی سئوال شد حضرت فرمودند: «تقوی این است که اگر عمل تو را در طبقی مکشوف و سرباز بگذارند و دور دنیا بگردانند، تا مردم ببینند، جهتی نباشد که از آن حیا کنی و خجالت بکشی)

این حدیث رو مقایسه کنید با اصطلاح Newspaper Test که در برخی از سازمان‌های کشورهای مختلف دنیا بعنوان یکی از سیاست‌های رفتاری مطلوب معین شده است:
if an article appeared in a local newspaper about a decision and action you made, and your family and friends read the article, would you feel good about it?

3 پسندیده

حالا ما که در شفافیت میگیم مقامات و مسئولین حکومت باید عملکردشون شفاف بشه میتونیم این جوری هم بگیم که یعنی در کاری که بهشون محول شده باید تقوا داشته باشند
یعنی میتونیم از تقوا شروع کنیم . چون تقوا ادبیات دینی مشخص و پذیرفته شده ای داره.
این جوری میشه که خاص تر این حدیث رو در مورد مسئولین حکومتی و قدر متیقن در مورد کارهای مربوط به مسئولیت شون بگیم. که تقوای یک مسئول حکومتی در مورد عملکردش یعنی این که اگر شفاف شد و مردم دیدند شرم و حیا نکند.
البته که از این حدیث لزوم شفافیت در نمیاد اما با استخراج لزوم شفافیت مثلا از همون کلام امیرالمومنین میتونیم بگیم شفافیت هم لازم است به لحاظ اسلامی و هم نشان دهنده‌ی تقوای مسئول حکومت است.

بخشی از دعای ابوحمزه ثمالی از حضرت علی بن الحسین، امام سجاد علیه‌السلام:

رَبِّ جَلِّلْني بِسَِتْرِكَ وَاعْفُ عَنْ تَوْبيخي بِكَرَمِ وَجْهِكَ فَلَوِ اطَّلَعَ الْيوْمَ عَلي ذَنْبي غَيرُكَ ما فَعَلْتُهُ

پروردگارا مرا به پوشش خود بپوشان و به كرم ذاتت از سرزنش كردن من درگذر پس اگر ديگري جز تو بر گناهم آگاه مي‌شد آن گناه را انجام نمي‌دادم.

یکی از نشانه‌هایی که نشان می‌دهد شفاف شدن کردار و رفتار آدمیان در عدم انجام رفتار خلاف موثر است. بعبارتی شفافیت هزینه‌ی کردار زشت را افزایش می‌دهد.

2 پسندیده

إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ ﴿٤﴾
قَالَ يَا بُنَيَّ لَا تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَىٰ إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْدًا ۖ إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ ﴿٥﴾

هر راست نشاید گفت…
شفافیت ارزش مطلق نیست…
برای شفاف شدن یا نشدن باید هزینه فایده کرد…
با این حال شفافیت یک ارزش است یعنی اصل بر شفافیت است مگر آنکه خلافش ثابت شود…

1 پسندیده

لینک باز نشد.