باسمه تعالی
پرسش و پاسخ های متداول-بخش دوم
پیرامون شفافیت در عمل
1. چند مورد از مصادیق عینی ایجاد شفافیت را توضیح دهید.
پاسخ اجمالی
- ثبت و اعلام عمومی داراییهای مسئولین
- اتاقهای شیشهای به جای اتاقهای انحصاری
- افشای نرخ موفقیت عملهای قلب بیمارستانهای مختلف
- افشای میزان و منابع، و نیز نحوه هزینهکرد برای کمپینهای انتخاباتی
- الزام به ثبت و افشای عمومی کلیه وعدههای انتخاباتی
- ارائه نسخ قوانین و سیاستها پیش از تصویب روی وب، و فراهمآوری امکان مشارکت، نقد و ارزیابی، و ارائه نظارت روی آنها
- تعیین اسم فقط یک نفر مشخص به عنوان مسئول هر قانون، تصمیم و …
- ارائه صوت و ویدئوی صحن و کمیسیونهای مجلس
- ارائه فایل مکتوب مشروح مذاکرات صحن و کمیسیونهای مجلس
- شفافیت مشروح مذاکرات
- ارائه صوت و فیلم جلسه
- شفافیت حضور و غیاب (اعضای اصلی و نیز مهمانان)
- شفافیت هزینه برگزاری جلسه
- شفافیت کلیه مصوبات و دستاوردها
- برگزاری چالش از سوی حاکمیت: ارائه مسائل به مردم (شفافیت) + تعیین جایزه انگیزاننده
پاسخ تفصیلی
شفافیت به عنوان رویکرد حل مسئله، در قالب چند مثال مورد بررسی قرار میگیرد.
- امکان بروز فساد مالی بین مسئولین کشوری: در کشور امکان بروز فساد مالی بین مسئولین کشور وجود دارد. راهحلهایی که پیشنهاد میشود:
a. راهحلهای سنتی:
i. رسیدگی متمرکز (قانون پیشنهادی مجلس در سال 91)
ii. مشکلات: تعارض دامنه مشمولان با امکان رسیدگی
iii. نظارت بر بیش از 1.5 میلیون کارمند و 000/300 مدیر
b. راهحل مبتنی بر شفافیت:
i. ثبت و اعلام عمومی داراییهای مسئولین - راندمان (کارآمدی) پایین کارمندان دولتی: کارکنان دولتی راندمان و کارآمدی پایینی دارند. راهحلهایی که پیشنهاد میشود:
a. راهحل سنتی:
i. تشویق و تنبیه و …
ii. ارزیابی کارمندان
iii. به کار بردن روشهای ICT
b. راهحل شفافیت:
i. اتاقهای شیشهای به جای اتاقهای انحصاری - نرخ و ریسک بالای عمل پیوند قلب: عمل پیوند قلب یکی از سختترین، پرریسکترین و پرهزینهترین عملهاست. اگر پیوند موفقیتآمیز نباشد چه باید کرد؟ راهحلهایی که پیشنهاد میشود:
a. راهحل سنتی:
وز برگزاری کنفرانسها و سمینارها و کارگاههای آموزشی
… تشویق دانشگاهها (مقالات، پایاننامهها، …)
b. راهحل شفافیت:
خت افشای نرخ موفقیت عملهای قلب بیمارستانهای مختلف - بروز فساد در هزینههای انتخاباتی: هزینههای انتخاباتی، فساد زیادی دارد. افراد برای انتخابات هزینههای بسیاری صرف میکنند که بتوانند از آن برداشت و نمایندگانی در مجلس داشته باشند. راهحلهایی که پیشنهاد میشود:
a. راهحل سنتی:
i. دستگاههای نظارتی ناکارآمد
ii. اگر جرمانگاری شود، راهحل نظارت است
b. راهحل شفافیت:
i. افشای میزان و منابع، و نیز نحوه هزینهکرد برای کمپینهای انتخاباتی - عدم التزام به وعدههای انتخاباتی: درباره وعدههای انتخاباتی التزامی وجود ندارد. راهحلهایی که پیشنهاد میشود.
a. راهحل سنتی:
i. قول و قسم
b. راهحل شفافیت:
i. الزام به ثبت و افشای عمومی کلیه وعدههای انتخاباتی - ضعف، خلأ و نارسایی قوانین: راهحلهایی که برای ضعف و ناکارآمدی پیشنهاد میشود:
a. راهحل سنتی:
i. اضافه کردن خبرگان و نخبگان جدید به اتاقهای فکر
ii. تشکیل شوراهای مصلحتی و مشورتی
b. راهحل شفافیت:
i. ارائه نسخ قوانین و سیاستها پیش از تصویب روی وب، و فراهمآوری امکان مشارکت، نقد و ارزیابی، و ارائه نظارت روی آنها.
ii. تعیین اسم فقط یک نفر مشخص به عنوان مسئول هر قانون، تصمیم و … - ناکارآمدی مجلس شورای اسلامی: راهحلهایی که برای حرفهای نبودن و انجام نشدن وظایف نمایندگان پیشنهاد میشود:
a. راهحل سنتی:
i. آموزش نمایندگان/ بالابردن معیارهای ورود به مجلس
b. راهحل شفافیت:
i. ارائه صوت و ویدئوی صحن و کمیسیونهای مجلس
ii. ارائه فایل مکتوب مشروح مذاکرات صحن و کمیسیونهای مجلس - ضعف جدی در ساختارهای شورایی: راهحلهایی که برای ضعف شورای شهر، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی پیشنهاد میشود:
a. راهحل سنتی:
i. اضافه کردن نخبگان و کارشناسان به شوراها
b. راهحل شفافیت:
i. شفافیت مشروح مذاکرات
ii. ارائه صوت و فیلم جلسه
iii. شفافیت حضور و غیاب (اعضای اصلی و نیز مهمانان)
iv. شفافیت هزینه برگزاری جلسه
v. شفافیت کلیه مصوبات و دستاوردها - رابطهی فکری ضعیف مردم با حاکمیت: بین مردم، نخبگان و حاکمیت رابطه فکری ضعیفی وجود دارد. راهحلهایی که پیشنهاد میشود:
a. راهحل سنتی:
i. افزایش مراجعه حضوری مردم
ii. استفاده از خطوط ارتباطی نظیر ایمیل، فکس، تلفن و …
b. راهحل شفافیت:
i. برگزاری چالش از سوی حاکمیت: ارائه مسائل به مردم (شفافیت) + تعیین جایزه انگیزاننده - کهنه، ضعیف و تکراری بودن محتوای کلاسهای درسی: راهحلهایی که برای حل این مشکل پیشنهاد میشود:
a. راهحل سنتی:
i. ارزیابی آخر ترم کلاسها توسط معاونت آموزشی دانشگاه
b. راهحل شفافیت:
ی ارائه فایل صوتی - تصویری کلیه کلاسهای درسی روی وب
ii. ارائه فایلهای تمارین دانشجویان روی وب
iii. اعلام عمومی نمرات دانشجویان روی وب
iv. ارزیابی بیرونی دورهی تحصیلی توسط مخاطبان بیرونی روی وب - پژوهشهای پرهزینه و ضعیف برای دستگاههای مختلف حاکمیت: راهحلهایی که پیشنهاد میشود:
a. راهحل سنتی:
i استفاده از ناظران و ارزیابان خبرهتر برای ارزیابی پروژهها
b. راهحل شفافیت:
i. برگزاری پروژه بصورت چالش
ii. ارائه نتیجه پژوهش برگزیده روی وب + اعلام قبلی این کار به کجری
iii. مسابقه کشف ایرادهای اساسی در پژوهشهای علنی اعلام شده - عدم اعتماد و نارضایتی مردم از برنامههای کلان کشور: مردم اعتماد ندارند و ناراضی هستند و این عدم اعتماد روزبهروز هم در حال افزایش است. راهحلهایی که برای حل این مشکل پیشنهاد میشود:
a. راهحل سنتی:
i. ما حاکمیت هستیم پس به ما اعتماد کنید.
b. راه حل شفافیت:
i اطلاع مردم از اهداف و برنامهها در سازمانها و وزارتخانهها
ii اطلاع مردم از نوع فعالیتها و اقدامات در سازمانها و وزارتخانهها
iii. اطلاع مردم از میزان هزینهها و میزان تحقق اهداف در سازمانها و وزارتخانهها - ابهام نسبت به توانمندی منصوبین، شایستهسالاری در دستگاهها و …: راهحلهایی که پیشنهاد میشود:
a. راهحل سنتی:
i. ما حاکمیت هستیم پس به ما اعتماد کنید.
b. راهحل شفافیت:
i. اعلام عمومی کلیه حکمهای انتصاب
ii. ذکر دلایل انتصاب در هر حکم انتصاب + اعلام عمومی آنها
iii. تعیین اهداف مشخص برای افراد + زمانهای مشخص برای آنها + شاخصهای مناسب اندازهگیری آنها + به مشارکتگیری عمومی برای اندازهگیری آن ها. - ابهام در روندهای برونسپاری پروژهها و برنامهها: روندهای برونسپاری پروژهها و برنامهها را نمیدانیم. راهحلهایی که پیشنهاد میشود:
a. راهحل سنتی:
i. چون مردم به ما رأی دادهاند، پس باید به ما اعتماد کنند.
b. راهحل شفافیت:
i شفافیت کلیه قراردادهای دولتی (موضوع، کیفیت، هزینه) + اسامی مجریان آنها - رشوه یا هدیه؟ مسئله این است: در حاکمیت وقتی فردی به فرد دیگر هدیهای میدهد آیا رشوه است یا هدیه؟ راهحلهایی که برای این مشکل پیشنهاد میشود:
a. راهحل سنتی:
i. دستگاههای نظارتی برای شناسایی هدایا … فرآیندهای قضایی طولانی برای تشخیص مصادیق رشوه
b. راهحل شفافیت:
i. شفافیت هدایا و ضرورت اعلام هدایای دریافت شده
مطالعه بیشتر1»
مطالعه بیشتر2»
مطالعه بیشتر3»
2. آیا تاییدی از سوی مقام معظم رهبری درباره شفافیت داریم؟
پاسخ اجمالی
- شفّافیّت را امیرالمؤمنین یاد داده؛ میگوید حقّ شما بر من -یعنی حقّی که شما پیش من دارید- این است که هیچ رازی را از شما پنهان ندارم، هیچ حرفی را از شما پنهان نکنم، مگر در جنگ و مسائل جنگ و مسائلی که با دشمن طرف هستیم. امّا در غیر اینها، در مسائل عمومیِ مردم، «اَن لَا اَحتَجِبَنَّ دُونَکُم سِرّاً». مسئولان جز در موارد نظامی، امنیتی و اموری که با دشمن مقابله داریم، باید شفاف باشند و هیچ رازی را از مردم پنهان نکنند (بیانات مورخ 30/07/97).
- شفافیت معنایش این است که مسئول در جمهوری اسلامی، عملکرد خودش را به طور واضح در اختیار مردم قرار بدهد؛ این معنای شفافیت است، باید هم بکنند (بیانات مورخ 29/06/88).
پاسخ تفصیلی
این شفّافیّتی که حالا سر زبانها است که «آقا شفّاف، شفّاف»، در کلام امیرالمؤمنین است. بعضیها عادت کردهاند هر چیز خوبی که در جامعهی اسلامی است را نسبت بدهند به غربیها. وقتی مراجعه به منابع اسلامی نمیکنید، بلد نیستید… میگویند بعضیها که «بله، این شفّافیّت را هم آنها به ما یاد دادند»؛ خیر، شفّافیّت را امیرالمؤمنین یاد داده؛ میگوید حقّ شما بر من -یعنی حقّی که شما پیش من دارید- این است که هیچ رازی را از شما پنهان ندارم، هیچ حرفی را از شما پنهان نکنم، مگر در جنگ و مسائل جنگ و مسائلی که با دشمن طرف هستیم. امّا در غیر اینها، در مسائل عمومیِ مردم، «اَن لَا اَحتَجِبَنَّ دُونَکُم سِرّاً». مسئولان جز در موارد نظامی، امنیتی و اموری که با دشمن مقابله داریم، باید شفاف باشند و هیچ رازی را از مردم پنهان نکنند (سخنرانی آیت الله خامنه ای در تاریخ 30/07/97).
مسئولین باید بیایند مردم را و بخصوص نخبگان را از جزئیّات و واقعیّات مطّلع کنند؛ ما چیز محرمانه نداریم، چیز مخفی نداریم. این مصداق همدلی با مردم است (سخنرانی آیت الله خامنه ای در تاریخ 20/01/94).
محصور بودن اطلاعات، محدود بودن اطلاعات به بعضی از افراد دون بعضی، موجب ویژهخواریهای عجیبی میشود. اطلاعات باید عمومی بشود. باید شفافسازی اطلاعات صورت بگیرد (سخنرانی آیت الله خامنه ای در تاریخ 26/05/90).
دشمنان ملت از شفاف بودن فضا ناراحتند. فضای شفاف را بر نمیتابند. فضای غبارآلود را میخواهند. در فضای غبارآلود است که میتوانند به مقاصد خودشان نزدیک شوند و به حرکت ملت ایران ضربه بزنند. شفافسازی، دشمنِ دشمن است؛ مانع دشمن است (سخنرانی آیت الله خامنه ای در تاریخ 29/10/88).
شفافیت معنایش این است که مسئول در جمهوری اسلامی، عملکرد خودش را به طور واضح در اختیار مردم قرار بدهد؛ این معنای شفافیت است، باید هم بکنند (سخنرانی آیت الله خامنه ای در تاریخ 29/06/88).
مقررات را باید شفاف کرد که جای توجیه و تبدیل و تعبیر و تأویل نباشد. راههای تقلب بسته بشود، جلوی کسانی که جلوی سوء استفاده از ظواهر قوانین هستند، گرفته بشود (سخنرانی آیت الله خامنه ای در تاریخ 30/11/85).
مطالعه بیشتر»
3. کارآمدی شفافیت چگونه ارزیابی می شود؟
پاسخ اجمالی
مقتضای عقل و منطق نشان میدهد که انتشار آمار و اطلاعات میتواند بستر و زمینهی شناخت دقیق و صحیح را فراهم آورده و به تصمیمسازان و مسئولان یاری رساند تا بهجای تصمیمات مقطعی و بعضاً ناکارآمد که در فضای ابهام گرفته میشود، اقدام به اتخاذ بهترین تصمیم کنند. همچنین تجربیات جهانی شفافیت نشان میدهد که شفافیت نهتنها کارآمد بوده است بلکه بهترین عملکرد را با کمترین هزینه برای حکومت و مردم به ارمغان آورده است.
پاسخ تفصیلی
برای پاسخ به این سوال میتوان از دو جنبه این مسئله را بررسی کرد:
ضرورت عقلی: مقتضای عقل و منطق نشان میدهد که انتشار آمار و اطلاعات میتواند بستر و زمینهی شناخت دقیق و صحیح را فراهم آورده و به تصمیمسازان و مسئولان یاری رساند تا بهجای تصمیمات مقطعی و بعضاً ناکارآمد که در فضای ابهام گرفته میشود، اقدام به اتخاذ بهترین تصمیم کنند. بدیهی است که با وجود اطلاعات، مؤلفهها و شاخصهای دقیقی برای هر تصمیم ایجاد شده و فرآیند تصمیمگیری تسهیل میشود. همچنین وجود این شاخصها و مؤلفهها به فرآیند ارزیابی و نظارت نیز کمک کرده و روند پیشرفت و رشد را نشان خواهد داد. از طرفی شفافیت به عنوان یک راه حل کم هزینه شناخته میشود و در شرایطی که تمامی تلاشهای پرهزینه گذشته برای افزایش کارآمدی و کاهش فساد شکست خوردهاند، بهره مندی از این راه حل اقدامی کاملاً منطقی به نظر میرسد.
تجربیات جهانی: تجربیات جهانی شفافیت نشان میدهد که شفافیت نهتنها کارآمد بوده است بلکه بهترین عملکرد را با کمترین هزینه برای حکومت و مردم به ارمغان آورده است. بررسی پایگاههای داده و اطلاعاتی که در کشورهای دیگر وجود دارد نشان میدهد که این کشورها توانستهاند تنها به وسیلهی انتشار اطلاعات و شفافیت ساختارها، بسیاری از مشکلات خود را شناسایی کرده و اقدام به حل و فصل آن نمایند و از ایجاد بسیاری از فسادهای مالی و غیر مالی جلوگیری کنند. بدون شک بررسی گزارشهایی که دولتها از تأثیر شفافیت بر روندها و فرآیندهای سیاسی و اقتصادی و… خود دادهاند، هر مخاطبی را قانع میکند که این راهکار تأثیر شگرفی بر حل معضلات یک جامعه دارد.
4. چگونه ممکن است مسئولین حاضر به شفاف شدن بشوند؟
پاسخ اجمالی
طبیعتاً هیچ انسانی تمایلی به محدود شدن و تحت نظارت قرار گرفتن نداریم و مسئولین هم به همین ترتیب. لذا عموماً شفاف شدن یک اکراه است که بایستی با بلوغ اجتماعی مطالبه شده، با بسترهای قانونی مستحکم شده و با پیگیریها و مشارکتهای مردمی به کمال خود نزدیک شود. البته همیشه مسئولین بالغ و خیرخواهی هستند که داروی تلخ شفافیت را مشتاقانه بر خود بپذیرند، هر چند تعدادشان زیاد نیست.
5. آیا شفافیت مهمترین ضرورت کشور است؟
پاسخ اجمالی
در انقلاب اسلامی، فهم این نکته بسیار حیاتی بود که استقرار اسلام نیازمند رویکردی ساختاری-اجتماعی (در کنار رویکردی درونی-فردی) است. شفافیت را میتوان از مهمترین رویکرد ها در انجام اصلاحات ساختاری (به عنوان کمک دهنده و همکار انبوهی از راهبردهای ضروری در اصلاحات درونی-فردی) بشمار آورد.
شفافیت سریعترین، کمهزینهترین، سادهترین، مبناییترین و قابل اعتمادترین سازوکار برای مبارزه با فساد (هم در پیشگیری و هم کشف جرم)، افزایش مسئولیتپذیری و پاسخگویی، ارتقاء شایسته سالاری، مشارکت فعال و مؤثر مردمی، کاهش هزینه و زمان در پیشگری و مبارزه با فساد، و در نتیجه افزایش کارآمدی و سرمایهی اجتماعی است؛ با ایجاد شفافیت میتوان عدالت را مستقر کرد و از ایجاد تبعیضهای ناروا در نظام جلوگیری کرد. لذا میتوان شفافیت را حلقه گم شده ی بسیاری از اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی تلقی کرد.
پاسخ تفصیلی
در ابتدا باید بررسی و تحلیل کرد که مهمترین مشکلی که کشور با آن دست و پنجه نرم میکند، چه مشکلی است. از اصلیترین مشکلاتی که نظام ما در بسیاری از سطوح ساختاری و اداری با آن مواجه است، مشکل فساد، عدم تبعیت از قانون، ناکارآمدی و بوجود امدن مسائل و مشکلات دیگر به تبع این مشکلات است.
در انقلاب اسلامی، فهم این نکته بسیار حیاتی بود که استقرار اسلام نیازمند رویکردی ساختاری-اجتماعی (در کنار رویکردی درونی-فردی) است. شفافیت را میتوان از مهمترین رویکرد ها در انجام اصلاحات ساختاری (به عنوان کمک دهنده و همکار انبوهی از راهبردهای ضروری در اصلاحات درونی-فردی) بشمار آورد.
شفافیت سریعترین، کمهزینهترین، سادهترین، مبناییترین و قابل اعتمادترین سازوکار برای مبارزه با فساد (هم در پیشگیری و هم کشف جرم)، افزایش مسئولیتپذیری و پاسخگویی، ارتقاء شایسته سالاری، مشارکت فعال و مؤثر مردمی، کاهش هزینه و زمان در پیشگری و مبارزه با فساد، و در نتیجه افزایش کارآمدی و سرمایهی اجتماعی است؛ با ایجاد شفافیت میتوان عدالت را مستقر کرد و از ایجاد تبعیضهای ناروا در نظام جلوگیری کرد. لذا میتوان شفافیت را حلقه گم شده ی بسیاری از اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی تلقی کرد.
هر گونه اصلاح و بهبود در کشور، بدون فهم شفافیت، همانند قدم زدن در خانهی تاریک و البته بینظم و آشفتهای است که بدون نور، هر قدمی (حتی با نیت اصلاح) میتواند بسیار خطرناک باشد. لذا شفافیت مانند نوری است که مسائل را روشن میکند، ابهامات را از بین میبرد و پس از آن تازه میتوان نسبت به مسائل فکر و برای آنها تدبیر کرد. در فضای تاریک و مبهم که کسی در آن فضا بر کسی نظارتی نمیکند، هر گونه جرم و جنایتی میتوان انجام داد. رویکرد شفافیت معتقد است که با ایجاد فضای شفاف و به عرصه آوردن و به ملاءعام گذاردن رفتارها و عملکردها و …. میتوان از بروز جرم و جنایت کاست و احتمال کشف جرم را افزایش داد و علاوه بر آن نظارت مردمی را نیز در این عرصه فعال کرد.
اما ایجاد شفافیت نیاز به زیرساختهای قانونی، اجتماعی و فرهنگی مخصوص به خود را نیز دارد. برای ایجاد شفافیت باید ساختارهای قانونی و حقوقی متناسب ایجاد شود. لازم است موضوعاتی مثل دسترسی آزاد به اطلاعات، تعارض منافع، افشای اموال و دارایی مسئولان و …. در قالب قوانینی تعریف و تصویب شوند تا ضمانت اجرایی داشته باشند.
برای بازشناسی مفهوم و کارآیی شفافیت با مواردی که ذکر شد و نحوه اثر گذاری آن در جامعه به چند نکته اشاره میشود:
● شفافیت میتواند رانتها را از بین ببرد، با علنی کردن پروژه ها و قراردادهای دولتی و ایجاد دسترسی به آنها برای همگان، موجب آزاد و رقابتی شدن نتایج و دستاوردهای پروژهها میگردد و امکان توزیع فرصتها به صورت طبیعی و یکسان میان مردم را فراهم می کند.
● شفافیت سبب کاهش اقدامات و هزینههای غیرضروری میشود: جلسات، همایشها، تصمیمات، خریدهای بیجا و … .
● شفافیت سبب کاهش حجم غیرضروری حکومت میشود: لغو استخدامهای غیرضروری، کاهش نیروی انسانی ناکارآمد، کاهش قوانین غیرضروری، کاهش دستگاههای غیرضروری، واگذاری دارایی های غیر ضروری (خصوصیسازی)، حذف مداخلات دولتیِ غیرضروری و … .
● شفافیت استدلال را بجای لفاظی مینشاند، چرا که شفافیت توجهات را به عمق معانی، کیفیت استدلالها و گستردگی شواهد و مدارک جلب میکند، و زمینه تقبیح پرگویی و بیهودهگویی، لفاظی و سفسطه را فراهم میکند.
● شفافیت موجب مشارکت بخشی عموم مردم (بویژه خبرگان و ذینفعان و فعالان) در مراحل مختلف «اقدامِ حکومتی»، ازجمله: «عارضهیابی، شناخت مسائل، اولویتبندی مسائل، تدوین راهکارها، اولویتبندی راهکارها، اجرا، نظارت و ارزیابی» به طور گسترده، فعال و سازنده میشود.
● شفافیت سبب دقت مضاعف مسئولین در تصمیمگیری میشود و تصمیمگیران را نسبت به بکارگیری نظرات خبرگان، ذینفعان و عموم مردم ملزم میکند. شفافیت مسئولیتپذیری را به مسئولین باز میگرداند و آنها را نسبت به قول و تصمیم و فعل خود پاسخگو میکند.
● شفافیت، سبب شناسایی قوانین متعارض، مشخص شدن محل تعارضات و اختلافات، ایجاد بستر همفکری و هماهنگی بیندستگاهی و در نتیجه وفاق و همکاری در حل مسائل میشود.
در نهایت شایسته ذکر است که شفافیت مفهومی است که سلایق مختلف سیاسی روی آن وحدت نظر دارند؛ هم کسانی که بر مبانی دینی اسلامی در حکومتداری تأکید دارند، و هم کسانی که توجه به تجارب بینالمللی را ضروری میدانند، در مفهوم شفافیت (و مفاهیم وابستهی به آن) تلاقی خواهند داشت، لذا چنین مفهوم وحدت بخشی میتواند اثرات و ویژگی های خاص خود را به راحتی در جامعه و نظام اسلامی مان، نهادینه کند و مشکلات کشور را حل نماید.
6. اگر شفافیت مشکل فساد را حل میکند، چرا کشورهای پیشرفته، در رأسشان ایالات متحده، نماد فساد هستند؟
پاسخ اجمالی
اول. شفافیت پدیده ای است که در هر منطقه و در هر زمان بگونه ای خاص جلوه میکند و متناسب با اقتضائات هر کشور و هر جامعه ای پدیدار میشود.
دوم. این تصور رایج که «سیستم حاکمیتی در آمریکا شفاف است»، تصور نادرستی است. بر اساس شاخص های شفافیت، کشور آمریکا جزء کشورهای با شفافیت پایین دسته بندی می شود.
سوم. عموما برخی کشورها در یکسری معیارها و دیگر کشورها در معیارهای دیگری شفافتر هستند. لذا مقایسه مطلق کشورها با یکدیگر نادرست است و باید گفت کدام کشور در کدام معیار شفافتر است.
چهارم. شفافیت تمام ماجرا نیست. مجموعه ای از اقدامات نیاز است و باید انجام گیرد تا با همراهی شفافیت در حوزه های مختلف بتوان جلوی فساد را گرفت.
پاسخ تفصیلی
برای پاسخ به این سوال باید چند مساله تبیین شود:
یکم.
شفافیت پدیده ای است که در هر منطقه و در هر زمان بگونه ای خاص جلوه میکند و متناسب با اقتضائات هر کشور و هر جامعه ای پدیدار میشود. شفافیت متناسب با زمینه ارزشی هر جامعه شکلی به خود میگیرد و تعریفی مستقل و جدید می یابد. به همین دلیل برای اینکه اول استدلال کنیم بر اینکه شفافیت موجب جلوگیری از فساد میشود، ابتدا باید بررسی کرد که فساد در هر جامعه ای و متناسب با بستر ارزشهای هر جامعه ای چگونه تعریف میشود و سپس بدنبال جلوگیری از فساد بوسیله شفافیت باشیم. برای مثال اگر در جامعه ای چیزی فساد تلقی نشود، طبیعتا شفافیت و یا عدم شفافیت درآن زمینه تغییری ایجاد نمیکند و اساسا کسی در آن جامعه برای رفع آن مسئله خاص تلاشی نمیکند چرا که فسادی اتفاق نیفتاده است!
حال اگر مسئله و پدیده ای در جامعه ای فساد تلقی شود، یکی از راهکارهای جلوگیری از ایجاد این فساد شفافیت خواهد بود چرا که موجب شرمساری فرد مرتکب میشود و افشای ارتکاب این جرم خود یکی از راههای جلوگیری از ارتکاب مجدد این جرم توسط دیگران است.
برای مثال ممکن است که روابط و اختلاط زن و مرد در جامعه ای قبیح باشد و وجود این روابط را نشانه ای از فساد بداند ولی در خرده سیستم فرهنگی کشوری دیگر این روابط نه تنها نشانه ای از فساد نباشد، بلکه نشانه ای از تمدن و به روز بودن آن جامعه باشد، همینطور ثروتمند بودن در فرهنگ آمریکایی مایه افتخار است و قبیح نیست و هر کس که ثروت بیشتری داشته باشد، نشانه ای از هوش و ذکاوت اوست، نه مایه ی شرمساری و سرافکندگی.
دوم.
این تصور رایج که «سیستم حاکمیتی در آمریکا شفاف است»، تصور نادرستی است. مبتنی بر استانداردهای شفافیت و نیز در مقایسه با سایر کشورها (بویژه کشورهای اروپایی)، ساختار سیاسی آمریکا، ساختاری شفاف و کارآمد نیست و بر اساس شاخص های شفافیت، کشور آمریکا جزء کشورهای با شفافیت پایین دسته بندی می شود.
اساسا باید دانست که شفافیت یکشبه معجزه نمیکند، بلکه این پدیده مسیر اصلاح را فراهم میکند. از زمانی که دندان شما درد میگیرد، تا زمانی که برای اصلاح آن اقدام میکنید تا زمانی که بهبودی کامل حاصل میشود، به گذشت زمان نیاز است. به همین دلیل همیشه بین ایجاد شفافیت و اصلاح و بهبودی زمانی نیاز است. نکته آنکه بدون شفافیت این زمان چندین برابر خواهد بود.
ممکن است فرضِ «سیستم حاکمیتی در آمریکا شفاف است» از این بابت بوجود آمده باشد که گاهی برخی از تجربیات شفافیت از این کشور نقل میشود. بله در آن مصادیق خاص آمریکا از کشور ما شفافتر است. ولی این کشور از استانداردهای روز شفافیت در دنیا فاصلهی زیادی دارد و ابدا معیار خوبی برای مقایسه یا عبرتگیری یا قضاوت نیست. برای این امور درسآموزیها، کشورهای حوزه اسکاندیناوی مناسبتر (و نه البته بدون اشکال) هستند.
سوم.
هیچ کشوری امروز در دنیا تماما «شفاف» محسوب نمیشود. عموما برخی کشورها در یکسری معیارها و دیگر کشورها در معیارهای دیگری شفافتر هستند. لذا مقایسه مطلق کشورها با یکدیگر نادرست است و باید گفت کدام کشور در کدام معیار شفافتر است.
چهارم.
شفافیت تمام ماجرا نیست. مجموعه ای از اقدامات نیاز است و باید انجام گیرد تا با همراهی شفافیت در حوزه های مختلف بتوان جلوی فساد را گرفت. مطالبه عمومی، رصد دائمی و ایجاد شفافیت بمعنای واقعی (دادن اطلاعات مناسب، در زمان مناسب، به افراد محق) باید همگی با یکدیگر همراه باشد تا بتواند جلوی فساد به معنای خلاف قانون عمل کردن را بگیرد. هم چنین باید در نظر داشت که شفافیت یکی از رویکردهای جلوگیری از فساد است و لزوما بهترین روش در همه کشورها و وضعیت ها نمی باشد.
7. آیا زیرساخت های فرهنگی لازم برای تحقق شفافیت در جامعه ما وجود دارد؟ اگر خیر، نباید تهیه زیرساخت ها را در اولویت قرار داد؟
پاسخ اجمالی
- این مطلب که «در هر کاری ابتدا باید زیرساخت و پذیرش فرهنگی آن وجود داشته باشد و بعد آن کار اجرا شود»، مطلب درستی نیست. در بسیاری از کارها (بلکه در اکثر آنها) ابتدا یک ساختاری و فرایندی ایجاد میشود و بعد فرهنگش متناسب با آن فرایند بوجود میآید.
- این مطلب که «در کشور ما فرهنگ محرمانگی حاکم است، لذا شفافیت مطالبهگر ندارد» هم صحیح نیست؛ چون هر چند مردم از شفافیت نسبت به خود استقبال نمیکنند، ولی بالعکس بدلیل ویژگی ما ایرانیها، از کسب اطلاع و آگاهی از مسئولین خود بسیار هم استقبال میکنند!
- یقیناً اجرای شفافیت (نظیر اجرای هر پروژهی تغییر دیگری) خالی از مقاومت یا حتی کجکارکردها و اثرات نامطلوب نیست؛ ولی اگر اصل کار را لازم و مفید بدانیم، طبیعی است که میتوانیم با تدابیری اثرات نامطلوبش را محدود کنیم.
8. آیا شفافیت موجب سوء استفاده دشمنان نمیشود؟
پاسخ اجمالی
شفافیت و دادهباز تنها به انتشار اطلاعاتی میپردازند که حق مردم بوده و انتشار آنها ثمرات قابل توجهی را برای کشور بههمراه داشته باشد. قوانین و خط مشی های هر حاکمیت و سیاست هایی که هر کشور در رابطه با انتشار اطلاعات و تعریف داده عمومی تعیین می کند، یکی از راه هایی است که هر حکومت برای حفظ مصالح کشور خود بکار می گیرد. شفافیت مرزبندی خود با انتشار اطلاعات نظامی، امنیتی و مواردی که بهنوعی مصالح حیاتی کشور را به خطر میاندازند را اعلام و ابراز میکند، اما منعی در انتشار اطلاعاتی که بهنوعی نمایانگر نوعی ضعف اداری و ساختاری و یا زمینهای از فساد هستند، نمی بیند.
پاسخ تفصیلی
شفافیت و دادهباز تنها به انتشار اطلاعاتی میپردازند که حق مردم بوده و انتشار آنها ثمرات قابل توجهی را برای کشور بههمراه داشته باشد. قوانین و خط مشی های هر حاکمیت و سیاست هایی که هر کشور در رابطه با انتشار اطلاعات و تعریف داده عمومی تعیین می کند، یکی از راه هایی است که هر حکومت برای حفظ مصالح کشور خود بکار می گیرد. شفافیت مرزبندی خود با انتشار اطلاعات نظامی، امنیتی و مواردی که بهنوعی مصالح حیاتی کشور را به خطر میاندازند را اعلام و ابراز میکند، اما منعی در انتشار اطلاعاتی که بهنوعی نمایانگر نوعی ضعف اداری و ساختاری و یا زمینهای از فساد هستند، نمی بیند. باید توجه کرد که وجود درد نشانهی بیماری است. زمانی که بیماری شناخته شود، بدون شک کار برای درمان آن تسهیل میگردد و لذا گذاشتن سرپوش بر روی آن درد و انکار آن نمیتواند ما را از اثرات سوء بیماری در امان نگه دارد.
با اندکی تأمل درمییابیم که خطری که کشور و نظام ما را در طول این سالها تهدید نموده است، یاوهسراییها و تبلیغات دول غربی و رسانههای آنها نیست، بلکه وجود معضل و مشکل در درون جامعه ما است. لذا آن چیزی که باید ما را به هراس اندازد، بلند شدن صدای دشمنان نیست بلکه مشکلی است که ما خود را از حل آن عاجز بدانیم و این عجز است که ما را بهسوی وابستگی و ضعف سوق میدهد.
سؤالات جدید خود را در همینجا وارد کنید.
کارشناسان اندیشکده، ظرف مدت کوتاهی، پاسخ سوال شما را منتشر خواهند کرد.
والله ولیّ التوفیق - 1398/10/07