یکم.
اسلام آمده افراد را به گونهای تربیت کند که بر اساس علم و اندیشه، عقل و اختیار، مسیر صواب و صلاح را انتخاب کنند، نه اینکه مجبور به انجام کاری شوند.
از سوی دیگر عمل بدون نیت (که علم درون آن است) فاقد ارزش (یا کم ارزش) است.
آیات مختلفی بر این مسئله دلالت میکنند؛ منجمله:
هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الأُمِّيّينَ رَسولًا مِنهُم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَإِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ ﴿جمعه - ۲﴾
شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿آل عمران - 18﴾
إِنَّمَا یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَآؤُاْ ﴿فاطر - 28﴾
أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ ﴿زمر-9﴾
دوم
از سوی دیگر سازوکار شفافیت به دنبال مجبور کردن و کنترل افراد از بیرون است. چرا که آنها را در معرض دید مردم قرار میدهد و به نوعی آنها را از دیده شدن میترساند. برای نمونه در سازوکار شفافیت قراردادها، میخواهیم افراد نتوانند از طریق رانت و لابی قرارداد ببندند، چرا که احتمال دیده شدن و کشف تخلف آنها را افزایش میدهیم.
نتیجه
به همین دلیل رویکرد شفافیت، رویکردی غیراسلامی (اگر نگوییم ضداسلامی) و بر خلاف سیره تربیتی اسلام است.
مبتنی بر سازوکار شفافیت، تا زمانی که ساختارها بر افراد حاکم باشند، افراد رفتار صحیح خواهند داشت و وقتی آن ساختارها به هر دلیلی کنار رود، رفتار ناشایست قبلی افراد باز میگردد.
استدلال فوق چقدر صحیح است؟
اگر میتوانید چه در تقویت صورت سوال، و چه در رابطه با ارائه پاسخ یاری نمایید …