شاید در مبارزه با فساد، آخرین مفهومی که میتوان با آن مبارزه کرد (آنرا به حداقل ممکن رساند) رانت است. این مسئله به دلیل پیچیدگی و طیفی بودن آن است.
تصور میکنم در رابطه با رانت، در نظر گرفتن چند مفهوم به باز شدن آن کمک میکنند:
- درجهی دسترسی عمومی (مثلا: صفر: فقط یک نفر / نیم: جمعی محدود / یک: همه به صورت یکسان)
- میزان جایگزینی شایستگی با رابطه (مثلا فردی که خارج از کشور تخصص ویژه تحلیل داده به دست آورده، پس از بازگشت به ایران، از وزیر نیرو، که آشنای اوست، دادههای ویژهای را برای تحلیل و حتی ایجاد کسبوکار دریافت میکند)
- میزان دنبال کردن رابطه با اهداف شخصی [یا عمومی] (مثلا سفارش کردن برای یک نفر برای تأسیس خیریهاش یا اخذ مجوز کسبوکارش / یا سفارش کردن این امور برای فرزند خود)
که شاید دو تای اصلی اینها باشد:
- شایستگی (به نسبت ضوابط فرایند)
- تکرارپذیری و عدم انحصار
و برخی تعاریف کمک کننده به فهم رانت (الزاما این تعاریف دقیق و کامل نیستند):
- هر جایی رابطه نقشی فراتر از ضابطه به خود بگیرد. (در مواردی که ضابطهای موجود نیست، یا ضابطه قابل تفسیر است، اینکه رانت رخ میدهد یا خیر محل مناقشه است.)
- هر جایی از ابزاری (مسیری، رابطهای، …) استفاده میشود که برای دیگران قابل استفاده نیست، و این اختصاص استفاده به دلیل شایستگی به فرد تعلق نگرفته است.
- هر جایی درجاتی از انحصار رخ دهد، شاهد درجاتی از رانت هستیم (اجتنابپذیر یا اجتنابناپذیر؟)
نکته:
- عدهای در اینکه صلاحیتهای اخلاقی (به جای صلاحیتهای حرفهای) در رابطه با فردی مورد ارزیابی قرار بگیرد، برداشت رخداد رانت دارند. برای نمونه اینکه شروط «التزام نظری و عملی به ولایت فقیه» یا «مسلمان و شیعه بودن» جزء شروط استخدام یا پذیرش قرار میگیرد، را محل رخداد رانت میدانند.