پیرامون دلالی

مطالب مرتبط با دلالی (Broker) در اینجا درج می‌شود.

مالیات عایدی سرمایه و دلالها!

  • من قصد دارم خانه‌ام را بفروشم و خانه دیگری بخرم.
  • خانه موردنظرم را پیدا کرده‌ام اما مشتری برای خانه‌ام هنوز پیدا نشده. نگرانم آن خانه به فروش برسد.
  • بیعانه داده‌ام و باید تا 1 ماه بقیه پول را بدهم. اما مشتری برای خانه‌ام نیست.
  • یک دلال حاضر است خانه 5 میلیاردی را 4.8 بخرد! 200 میلیون ضرر می‌کنم. اما اگر قبول نکنم بابت فسخ اون معامله، تقریبا همین مقدار باید ضرر و زیان دهم. ضمن اینکه باز باید چند ماه بگردم تا خانه دلخواهم را پیدا کنم که هزینه زمانی بالائی برام داره و مهمتر اینکه اون خونه که خیلی دلم میخواست بخرم را از دست میدم و تازه توی این فاصله ممکنه خونه باز گرون بشه و نتونم بخرم!
  • با رضایت خاطر حاضر میشم 200 زیر قیمت بفروشم به دلال. اگر این دلال نبود، قطعا ضررم زیاد می‌شد. مهمترینش خونه مورد دلخواهم از دست می‌رفت و باید باز چند ماه کفش آهنی به پا از این بنگاه به اون بنگاه سر میزدم و خونه می‌دیدم.
    .
  • من دلالم!
  • اون خونه را 4.8 میخرم و جای اون فرد، پول من منتظر مشتری برای خانه می‌ماند.
  • در فاصله‌ای که مشتری پیدا بشه، اگر پولم را توی بانک می‌گذاشتم، از سود بانکی 20 درصد برخوردار بودم. یعنی ماهی حدود 80 میلیون!
  • اینجا ریسک داره! ممکنه 1 ماهه مشتری پیدا بشه و ممکنه 3 ماه طول بکشه!
  • اگر بیش از 3 ماه شود، عملا ضرر می‌کنم. حتی اگر ماهی 2 درصد هم قیمت بره بالا و تورم هم ماهی1.5درصد باشه! اما اگر بتونم سریع بفروشم، سود خوبی می‌کنم.
  • من هم مثل هر فعالیت دیگری دارم ریسک می‌کنم. ممکنه در چند معامله سود و در برخی ضرر کنم. سود پاداش ریسک کردنم هست.
    .
  • من دولتم!
  • دلالی را شغل کاذب می‌دونم. اونها دارند از عدم تقارن اطلاعات سود می‌برن. معاملات سوداگرانه می‌کنند.
  • من باید با تنظیم‌گری بازار، دست اینها را از بازار قطع کنم. سرمایه اینها باید بره سمت تولید نه سوداگری!
  • هرکسی که در کمتر از یکسال مدام خونه بخره و بفروشه، سوداگر محسوب میشه و باید مالیات عایدی سرمایه بده! با این راه، باعث می‌شم اینها سرمایه را بردارند برن سمت تولید.
    .
  • من اقتصاددانم!
  • اقدام دولت را تنظیم‌گری نمی‌دانم. مداخله غلط در بازار می‌دانم. چون اگر اون دلال نباشد، اون فروشنده و خریدار متحمل هزینه مبادلاتی سنگین میشن.
  • میشه هزینه مبادلاتی را کم کرد. مثلا از طریق همین سایت‌های اینترنتی فروش خونه که این کار را کرده.
  • البته لزومی به دخالت دولت هم نیست و اگر بذاره، خود بازار از همین شیوه‌ها با رشد تکنولوژی استفاده می‌کند.
  • اما نمیشه کلا هزینه مبادلاتی را حذفش کرد. در نتیجه، دلالی کمتر میشه ولی از بین نمیره.
  • دلالی فعالیت سودمندی برای جامعه است. هرچند، اینجا هم مثل همه بخش‌های اقتصادی، مشکل داریم. اما اون مشکل دلیل بر کلا بی‌فایده و غیرمولد دانستن این فعالیت نیست.
  • اینجا باید دید دولت چه نقشی در پیچیده شدن فرآیند معاملات در بازار دارد! خود دولت خیلی مواقع، با قوانین و مقرراتی که میذاره، باعث میشه هزینه مبادلاتی به شدت افزایش یابد و اون هم خب، باعث گسترده شدن فعالیت دلالی میشه.
  • به دولت میگم اگر میخواهی بخشی از سرمایه دلال‌ها به سمت تولید بره، ببین چه نقشی در افزایش هزینه مبادله داری و اون را کم کن.
  • ضمنا به دولت میگم طرف دیگر قضیه را هم ببین! سرمایه را بخوان ببرن سمت تولید، آیا فضای کسب‌وکار مناسب است؟ ریسک سرمایه‌گذاری تولیدی پائین و قابل پذیرش هست؟ با قوانین عجیب و غریبت حقوق مالکیت سرمایه‌گذار را زیر پا نمیذاری؟ با انواع مجوزها زمینه ایجاد انحصارها را باعث نشدی؟ سیستمت رانتی نیست؟ اینها را باید حل کنی تا بشه گفت داری تنظیم گری می‌کنی!