آیا شفافیت تنها راه بهبود سیستم مدیریتی و حکمرانی است؟

سلام دوستان

مدتی که در هلند بودم، خیلی روی بحث شفافیت زوم کردم، در خیلی زمینه ها مصداق های شفافیت رو دیدم ولی در برخی حوزه ها هیچ اثری از شفافیت ندیدم که برام سوال شده،
مثلا در هلند خیلی داده های مربوط به هزینه های شهرداری ها شفاف نیست. و جالب اینجاست که بین 40 تا 60 درصد از مردم مالیات گرفته میشه و مردم با رضایت این مالیات رو میپردازند.
به قول یکی از اساتید: مردم وقتی میبینند شهر به خوبی اداره میشه و فساد هم نیست، مالیات رو میپردازند

یا در مورد آب، اکثر شهرهای هلند با کانال های آب مدیریت میشه که چند سانت بالا و پایین رفتن آب تو این کانال ها میتونه خسارت زیادی به مردم وارد کنه. به خاطر همین ، و به دلیل اینکه تعارض ایجاد نشه ، دولت داده های آب رو شفاف نمیکنه، , و البته تا حد زیادی این کانال ها به خوبی اداره میشه

در واقع من میخوام بگم، شفافیت یکی از راه های کم هزینه برای بهبود سیستم مدیریتی و حکمرانی است ولی تنها راه نیست و راه های دیگه ای هم برای بهبود سیستم هست

یه مثال دیگه شاید چین باشه. در کشور چین کمترین شفافیتی وجود نداره و چین قدرت اول اقتصادی شده

البته قاعدتا نه چین و نه هلند الگوهای موفقیت نمیتونند باشن و خودشون با مشکلات متعددی مواجه هستند. بخصوص در چین مشکلات اجتماعی فوق العاده زیاده، ولی به نظر میرسه این مشکلات ناشی از روش توسعه ای هست که این کشور ها در
پیش گرفتند و نه اجرا.

به نظرم این گزاره نیاز به صحت سنجی داره چون قرار هست مبنای استدلال قرار بگیرد
از افرادی مثل آقای یانسن یا خانم شایدرویک که استاد دانشگاه دلفت هستند و روی این موضوع متمرکزند باید دقیق‌تر پرسیده شود یا مقالاتشان بررسی گردد.

چون بر اساس شاخص داده‌باز رتبه ۲۰ را داراست:
https://index.okfn.org/place/nl/

و همچنین
درشاخص دیگر این حوزه رتبه ۸
image

1 پسندیده

سوال بسیار خوب و مهمیه. در رابطه با موارد ذکر شده از هلند، چند نکته‌ای به ذهنم می‌رسه:

  • در سوال فرض شده که کشور هلند بدون شفافیت به موفقیت‌ها و کارآمدی‌هایی دست یافته؛ مثال شفاف نبودن هزینه‌های شهرداری و یا اطلاعات مربوط به سطح آب هم درج شده. در حالی که از این چند مصداق عدم شفافیت، نتیجه‌ی «عدم وجود شفافیت در هلند» حاصل نمیشه، کما اینکه به قول آقای ملک نژاد رتبه‌ی 8 و 20 هلند در دو شاخص داده‌ی باز، اتفاقا وجود شفافیت در انبوه موارد دیگر را نشان می‌دهد. به عبارت دیگر، این موفقیت و کارآمدی را اتفاقاً باید ناشی از مصادیق دیگری دانست که شفاف هستند و در سؤال مد نظر قرار نگرفته‌اند.

  • نکته مهم بعدی اینکه ممکن است اطلاعات آب شفاف نباشد، ولی به احتمال بسیار زیاد در مورد مواردی که بحث خردمندی و سلامت سیستم مطرح است، شفافیت وجود دارد. به عبارت دیگر، ممکن است برخی مصادیق در حوزه‌ی شفافیت اطلاعاتی غیرشفاف باشد، سلامت سیستم با وجود شفافیت سیاسی تضمین شده است. لذا این مسئله نه تنها ناقض اهمیت شفافیت در کارآمدی نیست، بلکه از قضا دلیل دیگری بر ضرورت و فوریت تحقق شفافیت سیاسی بر شفافیت اطلاعاتی است.

  • نکته سوم این که در مصادیق عدم شفافیت ذکر شده، آیا با وجود شفافیت آنچه حاصل شده بهتر می‌شد یا بدتر؟ به نظر می‌رسد در عموم موارد بهتر می‌شد، این مسئله با گذر زمان خودش را نشان خواهد داد، یعنی نیاز فزاینده برای افزایش کارآمدی، سبب ارتقاء شفافیت در مصادیق ذکر شده خواهد شد.