قطعه ای از فیلم برره:
سردارخان: "در مکتب اگزیستانسیالیسم معتقدند که … "
کیانوش : "شما میدونید اگزیستانسیالیسم چیه؟
سردارخان: نه
متاسفانه فرهنگی در کشور ما وجود دارد که از واژه های بزرگ به راحتی استفاده میشود بدون اینکه مفهوم آنها فهمیده شده باشد. وقتی در مورد شفافیت و ضرورت آن و فواید آن با مسئولین صحبت میکنیم بعضا ادعا میکنند یک طرح جدید راه اندازی شده است که قرار است شفاف سازی کند و کلا خلع سلاح میشویم. بعد از چند روز که طرح مذکور را بررسی میکنیم میبینیم حتی بوی شفافیت هم نمیدهد و…
به نظر نیاز است شاخص هایی کمی تعریف کنیم برای اینکه از این آسیب جلو گیری شود و هر کسی نتواند حرف از شفافیت بزند
با این حرف (تا حدودی) مخالفم.
بخشی که موافقم این است که بالاخره شنیدن این واژه توسط مردم و نتیجه ندیدن از آن میتواند آسیبهای جدی داشته باشد.
اما بخشی که مخالفم:
شفافیت بر خلاف مفاهیمی مثل “اقتصاد مقاومتی” یا “مدیریت جهادی” که تا حدود بسیار زیادی کیفی میباشند کمی است. یعنی اگر فردی ادعای شفافیت کرد به راحتی میتوان از او سند خواست.
بگذارید با یک مثال این موضوع را روشنتر کنم:
آقای نوبخت در بحث شفافیت بودجه فرمودند که بودجه سال ۹۶ بسیار شفاف است. شما میتوانید به سایت سازمان برنامه مراجعه کنید و ۶ هزار صفحه اسناد بودجه را دانلود نمایید.
اما در تعریف درست شفافیت میگوئیم:
اطلاعاتی که باید، در زمانی که باید ،در قالبی که باید، به مخاطبی که باید، ارائه شود.
ناگفته پیداست که کجای گزارهی مطرح شده با تعریف در تناقض است.
به نظرم میتوان گفت که هرچند مسئولین به دنبال کلیشهکردن شفافیت هستند اما اگر کارشناسان هوشیار باشند میتوانند از این پدیده جلوگیری کنند.