با سلام
لطفا دوستان نظرشون رو نسبت به رابطه زیر بیان کنند تا اگه نقصی داره رفع بشه (باتشکر):
شفافيت اطلاعات عملکرد >
مشاهده و ارزيابي مردم >
تبادل اطلاعات و دريافت بازخور از سايرمردم، مسئولين و رسانه ها >
رفع سوء ابهامات و پررنگ نمودن فساد و دريافت توسط رسانه هاي خبري و گسترش در سطح عموم>
پيگيري قوه قضائيه به صورت خودمحور و آني و برخورد با عامل فساد و رفع فساد >
رضایت مردم >
ارتقای اعتماد مردم >
مشارکت مدني بيشتر
شفافيت در سطوح مختلف و دسترسی آزاد به اطلاعات > تحقق نظارت مردم بر مسئولین > افشای فساد توسط مردم > حرکت و پيگيري قوه قضائيه > برخورد با فساد > رضایت مردم > اعتماد مردم > مشارکت مدني بيشتر
به نظرم افزایش سرمایه‌ی اجتماعی می‌تواند در انتهای این زنجیره قرار بگیرد.
تحقق نظارت مردم بر مسئولین اولا باعث پیشگیری از فساد توسط مسئولین (نوعی خودکنترلی) می شود و سازوکار مکملش میشه گزارشگران تخلف. لذا “افشای فساد توسط مردم” به نظرم مطلوب در رویکرد شفافیت نیست. افشاگری در مرحله آخری است که دیگه مردم امیدی به سازوکارهای صحیح قانونی نداشته باشند و مجبور به افشاگری شوند.
بله … افشاگری که بنده گفتم به معنای مثبتش (گزارش) هست نه به معنای ایجاد تشنج و درگیری … که شما به نحوه صحیح تری بیان فرمودین … تشکر
تا الان به این زنجیره رسیدم … ممنون میشم دوستان نظرشون رو بفرمایند … تشکرمندم
شفافيت در سطوح مختلف و دسترسی آزاد به اطلاعات » تحقق نظارت مردم بر مسئولین و ایجاد نوعی خودکنترلی» گزارش فساد توسط مردم » حرکت و پيگيري قوه قضائيه » برخورد با فساد » رضایت مردم » اعتماد مردم » مشارکت مدني بيشتر» افزایش سرمایه اجتماعی
افزایش کارآمدی هم می تونه یکی از نتایج تحقق نظارت مردم بر مسئولین باشد که خود موجب افزایش رضایت مردم می شود.
از آنجا که از آغازِ مطرح شدن تئوری حکمرانی مطلوب (Good Governance)، شفافیت به عنوان یکی از مهم‌ترین عناصر این تئوری معرفی گردیده، پیشنهاد میشود انتهای زنجیره به حکمرانی مطلوب ختم گردد.
چرا که این فرآیند شفاف‌سازی همراه با آثار و مزایای آن جملگی در جهت رسیدن به حکمرانی خوب است.
این مقاله در اولین کنفرانس سیاست گذاری و حکمرانی عمومی (دی ماه 1396) ارائه شده و قرار هست چاپ شود. می تونید به همین کنفرانس ارجاع بدید.
