باید سیاستمدار باشید تا عقیده اقتصادی پیش برود؛ چرا برخی کشورها سریعتر رشد میکنند؟
کتاب اقتصاد سیاسی اقتصاد کلان با رویکردی تکنیکی موضوعات مربوط به اقتصاد کلان را از منظر اقتصاد سیاسی پرداخته است. این کتاب یکی از اثرگذارترین کتابهای اقتصاد سیاسی است که به عنوان مرجع این رشته نیز محسوب میشود.
عنوان: اقتصاد سیاسی اقتصاد کلان
نویسنده: آلن درازن
مترجم: جعفر خیرخواهان
انتشارات: موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی
عرفان مردانی: کتاب اقتصاد سیاسی اقتصاد کلان آنچنان که از عنوانش پیداست به موضوع اقتصاد سیاسی پرداخته که از اتفاق از این منظر به بررسی شاخصهای عمده اقتصاد کلان از جمله رشد اقتصادی، تورم و بیکاری است. هرچند این کتاب به فراخور هر یک از این موضوعات را با تفصیل و تفسیر به بحث گذاشته و از این جهت حاوی مطالبی سنگین و به لحاظ فنی تکنیکی و پیشرفته است اما به خوبی توانسته موضوع اقتصاد سیاسی اقتصاد کلان را به کنکاش بگذارد و باب گفتوگو را در میان صاحبان اندیشه باز کند.
این کتاب در ۱۴ فصل نوشته شده و با ترجمه روان جعفر خیرخواهان روانه بازار شده است که برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی اقتصاد و علوم سیاسی کارایی بسیاری دارد. به عقیده آلن درازن این کتاب برای سیاستمداران از اهمیت بیشتری برخوردار است، چرا که روابط میان کارفرما-کارگزار در این کتاب، به خوبی به فضای سیاسی حاکم بر هر اقتصادی تحت مدلهای بررسی شده ربط داده شده است.
به گزارش اقتصادنیوز، فصل نخست کتاب با این جمله آغاز میشود: «اقتصاددانان نهتنها باید با مدلهای اقتصادی آشنا باشند بلکه علاوه بر آن باید از مسائل سیاسی، منافع گروهها، منازعات و احساساتی که اساس زندگی جمعی است، نیز سر در بیاورند. برای دوره زمانی کوتاهی شاید بتوان با فرمان دادن تغییراتی بوجود آورد، اما برای تدوام این تغییرات، باید ائتلافسازی کرده و مردم را متحد و گردهم آورد. منظور اینکه باید یک سیاستمدار باشید.»(وزیر اقتصاد شیلی، فوکسلی) فصل دوم اما با سخنی از ناپلئون آغاز میشود که به مدلهای تحلیل سیاسی میپردازد. جمله ناپلئون اینچنین است: « اگر روزگاری حکوت پادشاهی قدرتمندی به سختی گرانیت وجود میداشت، تسلط ایدههای اقتصاددانان میتوانست همانند دینامیتی برای درهم شکستن قدرت مذکور عمل کند».
فصلهای سوم، چهارم، پنجم و ششم به بررسی مدلهای اقتصادی پویا و تحت عنوان بررسی سازگاری زمانی میپردازد که برای خوانندگان غیرحرفهای درک آنها لزومی ندارد.
در فصل هفتم موضوع ناهمگونی و تضاد منافع واکاویده شده است که اتفاق در فصلهای بعدی شالوده تحلیل اقتصاد سیاسی درازن قرار میگیرد. انتخابات و بنمایه تحلیل اقتصاد سیاسی درازن از این فصل بیشتر بررسی شده بهطوری که اقتصاد انتخاباتی و دلالتهای درونزا و برونزا در سیاستگذاران یکی از مهمترین موضوعات در اقتصاد سیاسی تلقی شده است.
بازتوزیع درآمد، ثروت یا کالاهای خصوصی و عمومی حوزه مهم بحث و جدال سیاسی در بسیاری از اقتصادهاست، که در فصل هشتم این کتاب با عنوان بازتوزیع، بحث شده است. تضاد منافعی که باعث بازتوزیع میشود بهنظر امر سادهای است که در آن افراد فرصت طلب از سازوکارهای سیاسی در دسترس خود برای حداکثر سازی درآمدشان استفاده میکنند. اما دلالتهای تضاد منافع برای کالاهای خصوصی و بازتوزیع آنها، به هیچ وجه ساده نیستند و در این فصل پیچیدگی این مقولات بررسی شده است. جزو دیگر تضاد منافع در مورد کالاهای عمومی است که در فصل نهم بحث شده است.
در فصل ۱۰ به ناتوانی در تصویب اصلاحات اقتصادی که منافع اجتماعی دارند اشاره شده است، تصویب اصلاحات پس از تاخیرهای طولانی یا موفق به حفظ اصلاحات شدن پس از تلاشهای مکرر از جمله مواردی است که واگرایی مدل سیاستگذاری اقتصادی و تجربه دنیای واقعی را نشان میدهد و در این فصل مدلهای مربوز به این حوزه از موضوع مورد بررسی قرار گرفته است. این فصل که از اجزای مهم کتاب است با جملهای از جرمی بنتام آغاز شده است « من اصلاحطلب بزرگی بودم، اما هرگز گمان نمیکردم مردمی که بر مسند قدرت هستند، مخالف اصلاحات باشند. من اینطور میپنداشتم که آنها فقط میخواستند بدانند چه چیزی خوب است تا به استقبال آن بروند.»
در فصل یازدهم به اقتصاد سیاسی رشد اقتصادی پرداخته شده است که یکی از فعالترین حوزههای پژوهشی در این رشته است. نظریه رشد درونزا که به انباشت عوامل تولید و رشد وابسته است از منظر اقتصاد سیاسی بررسی شده است. سوال اساسی در این بخش این است که چرا برخی از کشورها سریعتر و هموارتر از سایرین رشد میکنند، در حالیکه سایرین اصولا بهندرت رشد را تجربه میکنند. در فصل بعدی اقتصاد بینالملل یا اقتصاد باز کلان از منظری ناظر به موضوه اقتصاد سیاسی پرداخته است.
فصل سیزدهم با عنوان اصلاحات اقتصادی و گذار است. منظور از اصلاحات برنامهای است که برای برقراری تغیر اقتصادی معنادار طراحی شده باشد. گذار میتواند به طراحی فرایندی چند مرحلهای تحول چشمگیر اقتصادی یک اقتصاد اشاره داشته باشد. این اصطلاح به فرایند گذار از برنامهریزی متمرکز به اقتصاد باز در کشورهای سوسیالیستی سابق اشاره دارد. در فصل بعد که ارتباط فراختری از دیگر فصلها با موضوع اقتصاد سیاسی برقرار میکند به اندازه دولت و تعداد ملتها توجه کرده است. موضوعی که از زمان آدام اسمیت تا کنون مورد بحث اقتصاددانان و حتی سیاستمداران بوده است.
منبع