مشاهده میشود که سالهای سال است در فرهنگ ملی و مذهبی ما crowd funding وجود دارد!
یکی از مثال های بارز آن ساخت ضریح توسط کمک های مردمی است
پس چرا گسترش نیافته به کارهای دیگر چون مدلش وجود داشت؟
سراغ موارد مشابه رفتن در فرهنگ خودمون کار جالبی هست به نظرم
کمکهای مالی برای ساخت صحن حضرت فاطمه زهرا در نجف توسط ستاد بازسازی عتبات عالیات از طریق همراه اول داره انجام میشه. (طرح خشتهایی برای بهشت) مبلغ پرداخت روزانه رو انتخاب می کنید و آخر ماه روی قبض همراه اول پرداخت می کنید. هر روز یک پیامک می فرسته حاوی یک حدیث و میزان مشارکت تاکنون.
در جلسهای با آقای زرنوخی از اعضای صندوق توسعه شریف این مطلب مطرح شد
بحث بانک مرکزی این هست که فقط نهادهایی میتوانند به طور رسمی از مردم پول جمعکنند که بانک یا موسسات مالی و اعتباری باشند فلذا این موارد که اقدام رسمی به جمعآوری پول میکنند خلاف است و باید فیلتر شوند
یک مدتی هم استارتآپهای فینتکی فیلتر بودند به خاطر همین علت بود
اخیرا گزارشی بانک مرکزی در این رابطه داده که پیدا کردم در همین موضوع قرار میدهم
البته باز مثل چالش شد!
سوال: چرا ما از تجربیات داخلی جمع سپاری و چالش و… برای پست وبلاگ و کانال و ارائه و … استفاده نمیکنیم؟؟؟
اگر بخواهیم تفکر پشت صحنهی این اتفاق رو ببینیم فکر کنم خوب نمیشه!
آقای صابر نوریمحب، دانشجوی کارشناسیارشد دانشگاه صداوسیما پایاننامهی ارشدشان در موضوع کرودفاندینگ است.
پیشنهاد میکنم وقتی انجمن عمومی شد از ایشان برای حضور در این بحث و ارائه نظرشان دعوت کنید. @Abbasi
همچنین پیشنهاد میکنم برای یک ارائه پیرامون موضوع کرودفاندینگ هم ازشان دعوت کنید. حتما حرفهای خوبی خواهند داشت. @Vazie
سلام
گزارش را هنوز نخواندم، ولی یک تفکیکی کنیم بین جمعسپاری و فینتکها.
دقیق و علمی نمیدانم تداخل و تمایز جمعسپاری مالی (crowd funding) و فینتکها چگونه است. اما میدانم اصالتا متفاوت هستند.
منظور از کرودفاندینگ چیزهایی مثل 2نیت و فاندینا است که هنوز فعال هستند و برای کارهای خیریه کار به خصوص فعالیت قابل توجهی دارند. اما منظور از فینتکها، استارتاپهایی مثل پیپینگ و … هستند که این مدت درگیر فیلترینگ و اینها بودند، کلی هم ضرر دادند.
هفته گذشته در اجلاس وزارت نیرو با دانشگاهیان شرکت کردم.
یکی از اساتید دانشگاه تهران یک پاورپوینت ارائه کرد در مورد پایش مشارکتی محیط زیست مبتنی بر WEB GIS
ظاهرا چند تا سایت هم طراحی و اجرا کرده بودند که یکیش پایش سواحل بود.
متنش رو پیوست میکنم. 175.pdf (1.1 مگابایت)
پیچ خطمشی؛ رویداد جمع سپاری حل مسائل عمومی مهدی عبدالحمید
«هرگاه یک یا مجموعهای از آحاد جامعه، به درد و رنجی دچار شود یا با مانعی در مسیر پیشرفت خود مواجه شود که خود به تنهایی قادر به رفع آن نباشد، مسألهای عمومی رخ داده است». در هنگامۀ رخداد مسألۀ عمومی یا باید مسأله را در دستور کار دولت گذاشت و منتظر تدوین راهکار و خطمشی توسط تیم کارشناسی دولت ماند؛ یا میتوان زمینهای را فراهم کرد که از توان نخبگان مردمی در تشخیص مسأله، تدوین خطمشی مناسب، و سازوکارهای اجرا و ارزیابی آن استفاده گردد. رویداد پیچ خطمشی 3، مأموریت خود را در بخش دوم و در حوزۀ جلب مشارکت نخبگان در خطمشیگذاری عمومی دیده است.
این اتفاق برای جوانان تحصیل کردهای که دغدغۀ راه اندازی کسب و کار شخصی دارند، بسیار مبارک است؛ ولی متأسفانه، در حالیکه مدام بر طبل فربگی دولت و عدم ظرفیت دولت برای استخدام زده میشود، هیچ تمهیدی برای حمایت از ایدههای اجتماعی و عمومی نخبگان مردمی در کشور وجود ندارد؛ افرادی که به هر دلیل، فراتر از خود میاندیشند و دغدغۀ عموم مردم را دارند؛ گویی دولت و دولتمردان خود را مستغنی از یاری فکری نخبگان میدانند و تنها مشکلشان، بزرگ بودن دولت است.
به طور خلاصه، پیچ خطمشی با نظرداشت موارد ذیل پایهگذاری شد: روحیۀ مشارکتجوی مردم ایران؛ مردم ایران همواره نشان دادهاند که اگر ابزار و بستر مناسبی فراهم شود، همواره علاقمند به مشارکت هستند. این مشارکتجویی به اعتقاد نگارنده در عرصۀ سیاسی و اجتماعی از دیگر عرصهها فراتر است و اظهار نظرهای سیاسی و کلان مردم در محافل در خصوص مسائل عمومی و ارائۀ راهکار نشانهای از این مشارکتجویی عمومی است. توجه به نیازهای واقعی نخبگان مردمی؛ توجه به نخبگان، نباید صرفا در توجه مادی خلاصه شود، بلکه دغدغۀ اصلی نخبه و کارآفرین عمومی، شنیده و دیده شدن مؤثر از طرف مسئولین جامعه است در غیر اینصورت از توجه مادی صِرف، برداشت حقالسکوت میگردد و موجب اعتمادزدایی از دولت میشود. ایجاد سازوکار جلب مشارکت نخبگان مردمی در فرایند خطمشیگذاری عمومی؛
ارتباط نهادینه و نظاممندِ خطمشیپژوهان و خطمشیگذاران؛ ارتقاء کارایی و اثربخشی فرایند فعلی خطمشیگذاری عمومی ایران در تشخیص و مواجهه با مسائل عمومی.
در امتداد چنین لوازمی و در بستر لزوم همزبانی خطمشیگذار و خطمشیپژوه، مهمترین مختصات اصلی رویداد پیچ خطمشی عبارت است از: تبیین مختصات مسألۀ عمومی:
باید میان مشکل به عنوان وضعیت ابهام آلود و کلی با مسأله به عنوان وضعیت مشخص و قابل حل تفکیک قائل شد؛ اولین اقدام در پیچ خطمشی، ساختاردهی به مسألۀ عمومی است. تبیین مختصات خطمشی:
یکی از موارد بسیار مهم در داوری، در نظرگرفتن جوانب مختلف راهکار پیشنهادی است. این راهکار سیاستی، در قالب بومخطمشی یا مختصات خطمشی مفهومسازی شده است و به مخاطبان پیچ خطمشی ارائه میشود. کارِ گروهی و مربیگری:
ایدههای پیشنهادی در بستر کارِ گروهی و همراهی دو تا سه روزۀ مربیان پرورش مییابد؛ ایجاد اکوسیستم نوآورانۀ عمومی، فصل تمایز رویداد پیچ خطمشی است. حضور نهادهای دولتی و عمومی مسئول در ارکان رویداد (علی الخصوص داوران و مربیان)، بسیار حیاتی است؛ چرا که حمایت از اجرای ایدۀ منتخب میبایست با مساعدت آنها صورت گیرد. ارائۀ خطمشی کوتاه به صورت شفاهی:
در بستر فهم زمان ضیق خطمشیگذار، خطمشیپژوه باید پیشنهاد سیاستی خود را در مرحلۀ اول در نود ثانیه و در مرحلۀ نهایی در 180 ثانیه ارائه نماید. ارائه خلاصۀ سیاستی : همراه با ارائه شفاهی خطمشی، میبایست به صورت مکتوب، خلاصۀ سیاستی حداکثر در 720 کلمه ارائه شود. ارائۀ خطمشینامه : تیمهای برگزیده میبایست مستندات خلاصۀ سیاستی را در قالب خطمشینامه (حداکثر 50 صفحه) ارائه نمایند.
@hekmat_ac برای مطالعه کامل این یادداشت به لینک زیر مراجعه کنید:point_down: yon.ir/abdolhamid
جماعت سپاری ( Crowdsourcing) ترکیبی از دو کلمه جمعیت (Crowd) و برونسپاری (Outsourcing) به معنای برونسپاری به انبوه مردم است. جماعت سپاری نوعی برونسپاری است ولی نه به شرکتها یا سازمانهای خاص و نه در قالب قرارداد و تشریفت مرسوم برون سپاری، بلکه به گروه فراوانی از افراد که این جمعیت هم شامل افراد کارآمد میشود و هم بی تجربه. جماعت سپاری به معنای استفاده از توان و خرد جمع برای حل مسائل بزرگ است و ابزار و رویکرد جدیدی برای حل انواع مسائل در سطح بنگاه و حاکمیت می باشد.
البته شایان ذکر است که بهره برداری از این مفهوم مستلزم طراحی های هوشمندانه ای است که نظام انگیزشی جماعت هدف را با خواسته مورد نظر همراستا نموده و کیفیت خروجی را تضمین نماید. از ابزار جماعت سپاری در چهار سطح برای حل مسائل می توان بهره گرفت. سطح نخست، رصد و اشرافیت بر مشکلات و وقایع در سطح کشور است. در این سطح با طراحی یک مدل مشارکت هوشمندانه، مردم می توانند علائم و اطلاعات مستمر و در حجم بالا در مورد مسائل و اتفاقات کشور تولید کرده و اشرافیت دولت بر امورات را افزایش می دهند. سطح دوم، نظارت و ارزیابی مردم بر طرح ها و پروژه ها است. در واقع با نظارت متکثر مردم علاوه بر اینکه احتمال تبانی ناظر با مجری به صفر نزدیک می شود، هزینه مربوط به ناظر و دستگاه های نظارتی نیز به شدت کاسته می شود. سطح سوم از کاربردهای جماعت سپاری استفاده از توان خِرَد جمع در لایه تولید و ارزیابی محتوا می باشد و بالاخره در سطح چهارم از سرمایه های مالی خُرد افراد برای تأمین مالی پروژه های دارای ریسک بالا استفاده می شود. در این فصل سعی سعی شده است مثال هایی از برخی کاربردهای جماعت سپاری ارائه شود.