چندی پیش بزرگواری پرسیده بودند:
«اقدامات لازم برای سیستمی شدن اجرای شفافیت چیست؟»
در پاسخ اینطور نوشتیم:
-
تحقق شفافیت، مثل بسیاری از دیگر پدیدههای اجتماعی-فنی، نیازمند یک تحول و رشد اجتماعی-فنی است، که این رشد در عموم بازیگران مهم آن باید رخ دهد: اجزاء مختلف حکومت، رسانهها، دانشگاهیان، کسبوکار و صد البته عموم مردم. هر کدام از این بازیگران سهمی ویژه و تا حد زیادی منحصر به فرد دارند که انجام همه سهمها، آن رشد مطلوب را در پی خواهد داشت. لذا در هر مسیری به سمت تحقق شفافیت، باید رشد همه این بازیگران را مد نظر قرار داد.
-
این رشد همانند هر حرکت دیگری، از دو مؤلفهی دانایی و توانایی تشکیل شده است. همه این مؤلفهها باید بدانند شفافیت دقیقا چیست، چه اجزایی دارد، چه ابعادی دارد، چه فوایدی دارد، چه خطراتی دارد، و … . پس از آن تلاش کنند تا توانایی لازم را در خود برای تحقق آن به وجود بیاورند.
-
با پذیرش مفروضات فوقالذکر باید تدبیری چید تا:
- در درجه اول سطح دانشی خوبی نسبت به شفافیت در عموم مؤلفههای جامعه پدید آید؛
- توانمند کردن و کمک به هر یک از این اجزا در انجام وظیفه (سهم) خود در آن بلوغ اجتماعی-فنی جمعی؛ و
- زمینه و بستری را برای تعامل تنگاتنگ این بازیگران فراهم نمود تا مؤلفهها بتوانند در رشد دانایی و توانایی یکدیگر به هم کمک کرده و زمینه بالندگی جمعی و شبکهگونه را فراهم آورند.
- بازاری کردن شفافیت (قرار دادن سود بازیگران مختلف در تحقق شفافیت)
راهبردهای فوق میتواند لااقل موجه اقدامات زیر باشد:
- تلاش برای تولید دانش پایه و عمومی لازم پیرامون شفافیت در حوزههای مختلف و ترویج آن؛
- برگزاری دورههای آموزشی مختلف در رابطه با شفافیت برای اقشار مختلف (رسانهایها، صاحبان صنایع، سیاسیون، دانشگاهیان، …)
- با اتخاذ رویکردی ترویجی، تولید محصولات مختلف چند رسانهای برای گسترده کردن دامنه مخاطبان شفافیت و نفوذ در اقشار مختلف
- تلاش و مشارکت جمعی اصحاب رسانه، با هدف تبدیل شفافیت به یک گفتمان و مطالبهی ملی
- ایجاد بستری برای تعامل، گفتگو، همفکری و همافزایی میان این بازیگران مختلف
- ترجمه و کمک به انتقال دانش و تجربه مفید بینالمللی به داخل کشور
- راهاندازی طرحهای حمایتی از کارهای دانشگاهی (مقالات، پایاننامهها) در حوزههای کاربردی از شفافیت
- شکستن جو عدم شفافیت با تلاش و مشارکت داوطلبان (افراد، سازمانها) و حامیان اولیه
و البته با برخی اقدامات میتوان این حرکت را سرعت بخشید، نظیر:
- مشارکت در تولید قوانین پایه در حوزه شفافیت و مبارزه با فساد (نظیر قوانین تعارض منافع، دربهای چرهان، گزارشگران تخلفات، …)
- تولید برخی سامانههای پایه در حوزه شفافیت و مبارزه با فساد (سامانههای دریافت گزارشات مردمی نسبت به تخلفات، سامانههای ارائه اطلاعات مسئولان یا نهادها به صورت داوطلبانه، …)
نکته:
عمده رویکرد در این مسیر باید نمایش حلاوت، شیرینی و فایده شفافیت به بازیگران باشد.
به نظر بزرگواران، چه موردی را میتوان به فهرست بالا افزود یا چه مسیر دیگری را میتوان تعریف کرد؟