در خصوص این نهادها و بحث رگولاتورِ واقعی بودن، مسئله اساسی «کم کردن واسطه ها و افراد در مسیر تعلق اعانه های مردمی به خود مردم» هست.
که در این هدف کلی بحث هایی مثل شفافیت، سامانه ها، پلتفرمها و سایر ایده ها و موضوعات هست.
در بسیاری از نظامهای اداری و بروکراتیک ما، حضور افراد مختلف و دخیل بودن سلیقه ها و خلق و خوهای روزمره در گرفتن پاسخ درست و بهره وری اونها بسیار دخیله! شما می فرمایید «تضاد و تعارض منافع»
به نظر حقیر کوچک کردن ساختارها با حفظ کیفیت خدمات و حتی بهبود خدمات بزرگترین کمک به شفافیت هست. خدا به شما توفیق بده
بحث وام های کمیته امداد محلی از اعمال نظر شخصی و فساد شده است. شفافیت وام ها و تسهیلات کمیته بسیار لازم است.
ایجاد پایگاه داده ای از همه مستحقی بگیران…عدالت توزیعی گاها رعایت نمی شود و یک خانواده از چند خیریه پول می گیرد و در خانواده ای دیگر سرش بی کلاه.
ایجاد سامانه راستی آزمایی»»» این امکان بلکه این اجبار برای خانواده های تحت پوشش باشد تا بتوانند پول اقلام و سایر مواردی که دریافت می کنند را گزارش دهند و شفاف کنند. سپس این گزارش با گزارش مسئولین مربوطه مقایسه شود…نکات جالبی به دست خواهد آمد!
با سلام و تشکر
یک نکته اساسی به ذهن بنده میرسه:
دو کار اصلی در زمینه ی خدمات حمایتی : شناسایی + حمایت
شناسایی میزان نیاز مردم به خدمات حمایتی نیاز به اتصال بانک های اطلاعاتی مختلف داره و ظاهرا کار دولت هست (که انجام نمیشه)
از طرفی تعدد مراکز خیریه و حمایتی و بی نظمی وحشتناک در این حوزه سبب شده عدالت توزیعی اصلا رعایت نشه.
یکی از ویژگی های اصلی حکمرانی مطلوب، تفکیک نقش ها و مسئولیت ها هست.
من نمیدونم اگر کمیته بخواد یه سامانه ی جامع در این راستا راه اندازی کنه، دوباره مسئله همپوشانی وظایف پیش نیاد ؟!! حتی اگر کمیته یک پلت فرم ایجاد کنه، خیریه های کشور تحت وزارت کشور عمل میکنند و الزامی برای همکاری با کمیته ندارند.
قاعدتا وضع بهتر از وضع موجود میشه ولی همچنان ضعف خواهد بود
دوستان سلام
نیک می دانم که شما با جان و دل - یا شاید بودجه و ماموریت - وقت می گذارید کار کارشناسی و مطالعاتی دقیق دارید برای شفافیت برای ایران. ولی به نظر مسیر خیلی درست نیست.
اینکه سرمنشا ماجرا رها شده باشد و ما در نهادهای دست چندم نظام و ساختار دنبال شفافیت و بهبود باشیم نه اینکه بی خود بلکه منصف اگر باشیم کم اثر است.
ما در مملکت نهادها و قوایی داریم که کارشان و وظیفه تخصصی شان ایجاد شفافیت و بازرسی ها و زدودن فسادها و ساختارهای فسادزاست. شما همه آنها را شاید رها کرده اید و چسبیده اید به جاهایی که کمترین اثر دومینویی یا نهادی را دارند!
شما باید پیش از آن ماجرای کذایی قوه قضائیه دنبال شفافیت بیشتر در عملکرد و اشخاص و مدیران و ساختارهای آن نهاد عریض و طویل می رفتید و آن جا را سامان می دادید. با آن سبقه تحصیلات و آن بزرگترهایی که داشتید!
متاسفانه در مملکت ما همه جا سرنا از سر گشادش نواخته می شود! شما هم روی همه هستید گویا
اگر همه تمرکز شما روی این چنین افراد و نهادهایی متمرکز شود و رویه تان جوری باشد که همه مردم و فرهیختگان احساس کنند از شما هستند و شما از جنس آنها هستید همه مشکلات مملکت حل خواهد شد. ولی متاسفانه می بینید که جز جمع محدود خودتان کسی همراهی نمی کند! کسی جذب نمی شود!
و این عدم مشارکت مردم برای کار درست و درمان یعنی مریضی و فساد در مملکت!
امیدوارم دوستان بتوانند با حوصله پاسخ دهند به این نقد بنده و بگویند دقیقا چه کرده اند و چه نتیجه ای داده ؟
تشکر از همه شما