مبانی دینی پاسخگویی

در ذیل این موضوع، به مبانی دینی پاسخگویی خواهیم پرداخت.

1 پسندیده

خطبه 162 نهج البلاغه:

و من كلام له (علیه السلام) لبعض أصحابه و قد سأله: كيف دفعكم قومُكم عن هذا المقام و أنتم أحَقّ به؟ فقال: يَا أَخَا بَنِي أَسَدٍ، إِنَّكَ لَقَلِقُ الْوَضِينِ، تُرْسِلُ فِي غَيْر سَدَدٍ، وَ لَكَ بَعْدُ ذِمَامَةُ الصِّهْرِ وَ حَقُّ الْمَسْأَلَةِ، وَ قَدِ اسْتَعْلَمْتَ فَاعْلَمْ: أَمَّا الِاسْتِبْدَادُ عَلَيْنَا بِهَذَا الْمَقَامِ -وَ نَحْنُ الْأَعْلَوْنَ نَسَباً وَ الْأَشَدُّونَ بِالرَّسُولِ (صلی الله علیه وآله) نَوْطاً- فَإِنَّهَا كَانَتْ أَثَرَةً شَحَّتْ عَلَيْهَا نُفُوسُ قَوْمٍ وَ سَخَتْ عَنْهَا نُفُوسُ آخَرِينَ؛ وَ الْحَكَمُ اللَّهُ وَ الْمَعْوَدُ إِلَيْهِ يَوْمُ الْقِيَامَةِ.

ترجمه:

امام(عليه السلام) (در پاسخ آن مرد که از طايفه بنى اسد بود چنين) فرمود: اى برادر اسدى! تو مردى مضطرب و دستپاچه اى و بى هنگام پرسش مى کنى; ولى با اين حال هم احترام خويشاوندى سببى دارى و هم حق پرسش. اکنون که مى خواهى بدانى، بدان: اما اين که بعضى اين مقام را از ما گرفتند و در انحصار خود درآوردند، در حالى که ما از نظر نسب بالاتر و از جهت رابطه با رسول خدا(صلى الله عليه وآله) پيوندمان محکم تر است، بدين جهت بود که عده اى بر اثر خودخواهى و انحصارطلبى ناشى از جاذبه هاى خلافت، به ديگران بخل ورزيدند، و (با نداشتن شايستگى، حق ما را غصب کردند) و گروهى ديگر (اشاره به خود حضرت و بنى هاشم است) با سخاوت از آن چشم پوشيدند. خدا در ميان ما و آن ها داورى خواهد کرد و بازگشت همه به سوى او در قيامت است.

توضیح:

فردی در میانه جنگ صفین بر امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام وارد شد و از ایشان سوالی پرسید که از نظر حضرت امیر، سؤال بیجایی بود و در موقعیت درستی پرسیده نشد. اما حضرت از این حیث که حاکم جامعه اسلامی است، به این فرد می‌گوید: «هرچند سؤال بی ربطی پرسیدی اما به دو دلیل پاسخ تو را می‌دهم: یکی حق خویشاوندی که با من داری و دیگر اینکه تو به عنوان یکی از اعضای جامعه اسلامی، حق سوال پرسیدن از منِ مسئول را داری (و لک حق المسأله). »

بنابراین حضرت علی علیه‌السلام برای یک عضو جامعه اسلامی (که اسم امروزی آن شهروند می‌شود)، نه تنها حق سوال پرسیدن قائل است (حق المسأله) که برای خود نیز به عنوان حاکم جامعه اسلامی که به اعتقاد ما هم معصوم است و هم علمی فراتر از علم ظاهری ما دارد، این وظیفه را قائل است که اگرچه سوالی در زمان و مکان نامناسب پرسیده شده است، اما آن را پاسخ گوید.

لذا از عبارت فوق و سیره حضرت امیر علیه‌السلام، میتوان اینگونه استنباط کرد که سؤال پرسیدن مردم از حاکمان جامعه اسلامی ،‌ حق ایشان است و از طرفی هم پاسخگو بودن حاکمان و مسئولان جامعه اسلامی نسبت به سوالات مردم نیز از وظایف ایشان است هرچند حاکم جامعه اسلامی همچون حضرت علی علیه‌السلام معصوم نیز باشد.
2 پسندیده