سعی کردم راهکاری واقع بینانه ای رو پیشنهاد دهم و از این بابت شاید مقداری نوع تحلیل و ورود به مساله بنده فرق کند.
همان طور که برخی از دوستان اشاره داشتند، اضافه کاری وقتی واقعا معنا داره که ارزیابی عملکرد به خوبی و با کیفیت بالایی انجام شود آنگاه اضافه کاری هم به نحو درستش تخصیص پیدا خواهد کرد و اصلا مساله ای وجود نخواهد داشت.
اما در شرایط فعلی که می دانیم کارکرد خود را از دست داده چه می شود کرد؟
یک رویکرد این است که اضافه کاری رو محدود و سختش کنیم. مثلا سقف ساعتی بذاریم. فرایند اداریاش را سخت کنیم. سازوکارهای از این جنس که سعی میکند تنظیمگری کند.
اما رویکرد دیگر این است که از این واقعیت موجود که شاید تنظیمگری با رویکرد تحدید آن به راحتی قابل انجام نباشد و تقریبا این مساله در نظام اداری نهادینه شده است، یک فرصت بسازیم. یعنی اضافهکاری را به امر مطلوبی که از دستگاه می خواهیم، گره بزنیم. مثلا:
- میزان رضایت ذینفعان نهایی و ارباب رجوعان
- جشنواره شهید رجایی
- موفقیت در تحقق اصول سلامت اداری
و …
اما نظر خاص بنده این است که اضافهکاری را به همکاری بین دستگاهی گره بزنیم. یعنی میزان رضایت دستگاههای مرتبط با دستگاه الف، مشخص کند که تا آنها چه میزان میتوانند از این گزینه برای افزایش حقوق خود استفاده کنند.
علت هم این است که اضافهکاری آنقدر هم موضوع مهم و حیاتیای نیست که بتوانیم به امر بسیار مهمی مانند جشنواره شهید رجایی و امثالهم گره بزنیم. اما اگر گزینه جبران خدمت بتواند همکاری بین دستگاهی را ولو مختصر افزایش دهد کمک خوبی به توانمندسازی حاکمیت و دولت انجام شده است. ضمن اینکه فرایند انجام این پیشنهاد از نظر اداری و تدوین بخشنامه آن خیلی پیچیده و نشدنی نیست.