[تعمدا خالی]
مصلحت از منظر شهید بهشتی
در جامعه اسلامی، در رابطه با خواست و تمایل مردم از یکسو و تعالیم مکتب و مصلحت آنها از دیدگاه مکتب و به تشخیص رهبری برگزیده آنها از سوی دیگر به ترتیب زیر عمل می شود:
در مواردی که تمنيات مردم برخلاف ارزشهای اسلامی باشد، مسئولان هرگز نمیتوانند به این تمنیات گردن نهند و اگر عوامفریبی کنند و به عنوان احترام به خواست مردم به تمنيات ضداسلامی آنها تن در دهند، مردم حق دارند بعد آنها را مؤاخذه کنند و به آنها بگویند وظیفه شما این بوده که ما را آگاه کنید، نه آنکه به بهانه احترام به خواست ملت، دنباله رو تمایلات زودگذر ما گردید.
«… و لئن اتبعت اهوائهم بعد الذی جاءك من العلم مالك من الله من ولی و لا نصیر»
اگر در پی آن آگاهی علمی که برایت آمده، باز هم دنبالهروی تمنيات آنان گردی، خدا نه یار تو خواهد بود، نه یاورت.هر جا تمنيات مردم بر خلاف ارزشهای اسلام نیست و با قوانین اسلامی ناسازگاری صریح ندارد ولی مسئولان تشخیص دهند که برخلاف مصلحت آنهاست؛ در این موارد باید مسئولان نخست بکوشند نقطهنظرهای خود را که به مصلحت مردم میدانند با آنها در میان گذارند و آنها را به زبانهای مربوط به تمنيات آنها آگاه سازند.
«و عسی ان تکرهوا شیئاً و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیئاً و هو شر لکم والله یعلم و أنتم لاتعلمون»
«… چه بسا از چیزی بدتان بیاید و همان برایتان خوب باشد، و چه بسا از چیزی خوشتان بیاید و همان برایتان بد باشد، که خدا میداند و شما نمیدانید.»
اگر روشنگری مسئولان سودمند افتاد و اکثریت مردم پذیرای نظر آنها شد که چه بهتر، وگرنه باید با رعایت سه نکته زیر تصمیم مقتضی اتخاذ کنند:الف. رعایت خواست مردم در مواردی که مخالف صریح احکام الهی نباشد، خود مصلحتی است پرارزش که پیوند قلبی میان مردم و حکومت را تقویت میکند. بنابراین در مقام مقایسه، باید مصلحت هماهنگی حکومت با مردم با مصلحت موردنظر حکومت که مردم آن را پذیرا نیستند مقایسه شود و آنچه ارزشمندتر است انتخاب گردد.
ب. مسئولان همواره به یاد داشته باشند که قدرت تشخیص مردمی که با تعهد مکتبی و وجدان بیدار به مسائل سرنوشتساز خود بیندیشند بسیار زیاد است و میتواند از تشخیص افرادی معدود که در مقام مسئول قرار گرفتهاند به واقعیت و حقیقت نزدیکتر باشد. ما این برد نیرومند تشخیص مردم را در موارد متعدد در جریانهای انقلاب تجربه کردهایم.
ج: آن دسته از تصمیمات حکومت که برخلاف خواست مردم است، هر چند موافق با مصالح آنها باشد، در مقام اجرا با دشواریهایی روبرو میشود، بنابراین در این گونه موارد همهجا عملا تأمین مصالح واقعی مردم میسر نیست.
مسئولان وظیفه دارند با رعایت این سه جهت، متعهدانه تصمیم لازم را بگیرند و اگر با رعایت همه این جهات باز هم بدین نتیجه رسیدند که رعایت تمنيات مردم به قیمت فدا کردن مصالح بسیار مهم تمام میشود، شجاعانه تصمیم بگیرند و دچار وسوسه عوامفریبی نشوند که نزد خدا و خلق مسئول خواهند بود.
سید محمد حسینی بهشتی، مواضع تفصیلی حزب جمهوری اسلامی، صص۳۹۲-۳۹۴
@beheshtium_ir
http://instagram.com/beheshtium_ir
مسئولی که بطور ابد مدت بر مسند قدرت باشد هرگز و هرگز و هرگز نمیتواند شفاف باشد . زیرا وقتی پایانی بر یک مسئولیت نباشد چطور میتوان حسابرسی کرد !!!