پیامدهای خطرناک تعارض منافع در سازمان غذا و دارو
علی پزشکی
دانشجوی دکترای سیاستگذاری غذا و تغذیه
وجود منافع و انگیزههای گوناگون در انسانها امری طبیعی است و هر فردی در زندگی خود همواره به دنبال افزایش منافع شخصی جهت دستیابی به رفاه بیشتر است. این منافع و انگیزههای فردی به قدری گسترده هستند که گاه در تعارض با منافع جامعه قرار میگیرند. در واقع تعارض منافع (Conflict of Interests) به موقعیتی گفته میشود که مقام و مسئول تصمیمگیر بر سر دوراهی انتخاب بین منافع عمومی و منافع خصوصی قرار میگیرد. این دوراهی از آن جهت به وجود میآید که اختیار تصمیمگیری در حوزهای به مسئولی سپرده میشود که خود وی در همان حوزه منفعت دارد. این تعارض معمولاً با ترجیح یافتن منافع خصوصی، منشأ فساد میشود.
نظام سلامت از مهمترین نهادهای حاکمیتی در هر کشوری به شمار میآید که مستقیما با زندگی و سلامت مردم ارتباط دارد و هرگونه فساد یا ناکارآمدی در این نهاد میتواند جان افراد بسیاری را به خطر بیاندازد. یکی از فسادهای مربوط به نظام سلامت، پدیدۀ تعارض منافع است که متأسفانه نظام سلامت ایران نیز به آن مبتلاست.
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که اولویت آن باید برنامهریزی برای پیشگیری از بیماریها باشد – کما اینکه در عنوان آن ابتدا به واژۀ «بهداشت» اشاره شده است – به علت حضور پزشکان در سطوح مختلف مدیریتی این وزارتخانه و تعارض منافع ناشی از آن، عملاً درمانمحوری را به جای سلامتمحوری برگزیده است؛ همانطور که اهمیت بسیار زیاد به مقولهی درمان و نادیده گرفتن پیشگیری را در طرح تحول نظام سلامت شاهد بودیم.
به همین دلیل است که عواملی همچون تغذیه که نقش بسیار مهمی در پیشگیری از بار بیماریها و کاهش هزینههای سنگین بر نظام سلامت دارند، در ساختار وزارت بهداشت مورد غفلت قرار گرفتهاند و دفتر بهبود تغذیه به علت سطح نازل آن در چارت سازمانی این وزارت، قدرت اثربخشی چندانی برای پیشبرد اهداف خود نیافته است.
تعارض منافع نه تنها در ساختار ستاد مرکزی وزارت بهداشت به وضوح قابل رؤیت است، بلکه در معاونتها و سازمانهای تحت امر آن از جمله سازمان غذا و دارو نیز به چشم میخورد. این سازمان در سال ۱۳۸۹ در شورای عالی اداری تصویب و تشکیل شد و مسئولیت آن برعهدۀ معاون غذا و داروی وزارت بهداشت قرار گرفت. تدوین و ارائه سیاستها، برنامهها و خطمشیهای دارویی، غذایی، آشامیدنی، آرایشی، بهداشتی و تجهیزات پزشکی از جمله رسالتهای سازمان غذا و داروست.
همان گونه که از عنوان این سازمان برمیآید، ذینفعان آن را فعالان صنعت غذا و دارو تشکیل میدهند و انتظار طبیعی آن است که جهت پرهیز از پدیدۀ تعارض منافع، فعالان این دو صنعت در پستهای کلیدی و مدیریتی این سازمان مورد استفاده قرار نگیرند، اما در کمال تعجب شاهد آن هستیم که تمامی مدیران میانی و رده بالای این سازمان را همواره فعالان صنعت غذا و داروی کشور تشکیل دادهاند.
با وجود آنکه در عنوان سازمان غذا و دارو ابتدا به واژۀ «غذا» اشاره شده و بخش مهمی از فعالیتهای این سازمان مربوط به حوزۀ غذاست، اما همواره رئیس سازمان غذا و دارو طبق قانونی نانوشته از میان داروسازان انتخاب گردیده است. این امر حتی در مورد معاونین غذا و داروی دانشگاههای علوم پزشکی کشور نیز صادق است. از طرف دیگر حضور مقامات سازمان غذا و دارو در هیئت مدیرههای شرکتهای غذایی و دارویی و رفتوآمد بین بخش خصوصی و دولتی باعث شده احتمال جهتدهی تصمیمگیریها به نفع برخی از شرکتهای خاص افزایش یابد.
این رفتوآمد مدیران بین بخش خصوصی و دولتی که از آن تحت عنوان دربهای چرخان (Revolving Doors) یاد میشود، نوع خاصی از تعارض منافع است که در دهههای اخیر در راستای مبارزه با فساد به آن توجه زیادی شده است. علت این حساسیت آن است که امکان سوءاستفاده از اطلاعات کسب شده در دوران خدمت دولتی یا ارتباطات حاصل شده از آن برای کسب منافع در مشاغل جدید وجود دارد یا امکان تعقیب منافع بخش خصوصی در موقعیت جدید برای کسی که وارد سیستم دولتی شده است، فراهم میگردد.
سازمان غذا و دارو در بسیاری از کشورهای برخوردار از نظام مترقی سلامت یکی از نهادهای اصلی سیاستگذاری غذا و تغذیه در جامعه است و مدیران آن به جای داروسازان و مهندسان صنایع غذایی عمدتاً از میان سیاستگذاران غذا و دارو انتخاب میشود؛ چرا که چنین عرصههای مدیریتی نیازمند آشنایی کامل با مباحثی همچون اقتصاد غذا و دارو، فرآیند سیاستگذاری غذا و دارو، مدیریت منابع و برنامهریزی راهبردی است که دانشآموختگان رشتههایی همچون داروسازی و صنایع غذایی به علت مشغلههای آموزشی و پژوهشی فرصت آشنایی کافی با آنها را پیدا نمیکنند.
ادامهی یادداشت را در لینک زیر مطالعه نمایید:
http://www.irna.ir/fa/News/83219740