اگر شفافیت را بعنوان ارائه گزارش عملکرد افراد و نهادها به عموم مردم تعریف کنیم، بعد باید به سراغ شاخصها و مصادیق برویم. با دقت بر مصادیق مختلفی که از شفافیت افراد و نهادها فهرست میکنیم (مهمترین محورهای شفافیت مجلس شورای اسلامی) به کمی بودن بیشتر این شاخصها پی میبریم. کمی بودن این شاخصها ممکن است آسیب سطحی نگری مخاطبان و تخریب چهره برخی از نمایندگان دغدغه مند را ایجاد کند.
برای مثال نمایندهای میتواند منظم باشد، در تمام رایگیریها شرکت کند، تعداد قابل توجهی طرح را حمایت کرده باشد اما نهایتا کار مفیدی برای کشور انجام نداده باشد و یا حتی به ضرر کشور کار کرده باشد و برعکس.
با توجه به مقدمه فوق سوالات زیر به ذهن میرسد:
-
آیا باید این را بپذیریم که شفافیت صرفا به امور کمی میپردازد و برای ارزیابی عملکرد همه جانبه یک نماینده باید از ابزارهای دیگری هم بهره برد؟ در اینصورت آیا باید شفافیت را با طمانیه بیشتری پی بگیریم که آسیبهای آن بیش از فوایدش نباشد؟
-
آیا شاخصهای کیفی برای سنجش عملکرد نمایندگان وجود دارند که ما فعلا بدلیل عقب ماندگی زیاد مجلس در بحث شفافیت به سراغ آنها نرفتهایم و بعد از برداشتن گامهای ابتدائی در حوزه شفافیت میتوان به شفافیت امور کیفی هم فکر کرد؟
-
شاید یکی از پاسخهای احتمالی این باشد که با شفاف شدن تعداد زیادی از شاخصها آسیب سطحی نگری برطرف میشود، آیا این پاسخ میتواند پاسخ قانع کنندهای باشد؟
ایده ایجاد این موضوع از بخشی از فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندگان و کارکنان قوه مقننه در تاریخ 970320 ایجاد شد.
« البتّه جناب آقای لاریجانی (حفظهالله) -ریاست محترم- فهرست خوبی را ارائه کردند -قبلاً هم یک گزارش مکتوبی فرستاده بودند که من مطالعه کردم، دقّت کردم- خب، الحمدلله کارهای زیاد انجام گرفته است، منتها یک نکتهی مهم این است که شاخص کمّی برای ارزیابی کافی نیست؛ اینکه ما چه تعداد مصوّبه گذراندیم، کافی نیست؛ بایستی مشخّص بشود که وزن این مصوّبهها در ادارهی کشور چقدر است؛ چون شما مدیر کشورید و قانونگذار کشور و ریلگذارِ حرکتِ اجرا شما هستید دیگر، یعنی این بخش مهم از مدیریّت در اختیار شما است؛ این چیزی که تصویب شده است، چقدر در رفع مشکلات و پیشرفت کشور و رعایت حال عموم مردم تأثیر داشته است؛ پس صرفاً کمّیّت کفایت نمیکند، بایستی کیفیّت را ملاحظه کرد؛»