مقاله بهاره آروین(عضو هیئت رئیسه شورای شهر تهران) در روزنامه دنیای اقتصاد
افشاگری یا شفافیت؟
@baharvin
در جامعه ما، عدم تمایزبخشی میان افشاگری و شفافیت در ادبیات مبارزه با فساد، منشاء زیانهای بسیار بوده است به گونهای که هر زمان صحبت از شفافیت و مبارزه با فساد به میان میآید، افکار عمومی منتظر افشای مواردی از فساد مسئولین از زبان گوینده است. این درحالی است که افشاگری و شفافیت حداقل سه تمایز مهم با یکدیگر دارند.
1⃣ تمایز در میزان و چگونگی اثربخشی
اولین تفاوت میان افشاگری و شفافیت در شیوه تاثیرگذاری بر واقعیت و میزان چگونگی تغییر آن است. افشاگری با آشکار کردن موردی نمونههایی از فساد و تخلف، در بهترین حالت توجه دستگاههای نظارتی و قضایی را به خود جلب کرده تا با متخلف برخورد قانونی صورت گیرد. این درحالی است که در اغلب موارد، این نوع افشاگریهای موردی، تاثیر کمی بر بازدارندگی و جلوگیری از تکرار موارد مشابه دارند چراکه در افشاگری بیش از آنکه علت رخداد تخلف و فساد ریشهیابی شود، صرفا یکی از نمونههایی که معلول یک وضعیت بوده است، پررنگ میشود. چنین افشاگریهای موردیای با بیتوجهی به علت شکلگیری موارد تخلف و فساد و غفلت از تغییر رویهها و فرآیندهای شکلدهنده، در اغلب موارد به پیچیدهتر و پنهانتر شدن فرآیند فسادزا میانجامد به گونهای که کشف و آشکار کردن مورد فساد و تخلف مثل قبل امکانپذیر نباشد.این درحالی است که تلاش برای تحقق شفافیت، تلاشی برای اصلاح رویهها و روندهای فسادزاست که هدف اصلیاش پیشگیری از تحقق فساد است نه کشف و افشای موردی فساد. هرچقدر مکانیزم افشاگری به پیگیری نهادهای نظارتی و قضایی وابسته است، مکانیزم شفافیت به پیگیری و تلاش نهادهای برنامهریز و سیاستگذار وابسته است. درحالیکه افشاگری پس از وقوع تخلف و فساد موضوعیت مییابد، هدف اصلی شفافیت پیشگیری از فساد به واسطه تحقق مکانیزم نظارت همگانی است. به همه این دلایل، افشاگری و شفافیت هم در میزان اثربخشی پایدار و هم در شیوه و چگونگی تغییر واقعیت از یکدیگر متمایز بوده و در اغلب موارد شفافیت کاراتر و با هزینههای کمتری، میزان فساد را کاهش میدهد. میتوان پرسید که منظور از هزینهها چیست، پاسخ به این سوال، دومین تمایز میان افشاگری و شفافیت را آشکار میکند.
2⃣ تمایز در پیامدها
دومین تمایز افشاگری و شفافیت در پیامدهای اغلب قصدناشدهی آنهاست. افشاگری معمولا با تخریب اعتماد عمومی و فرسایش سرمایه اجتماعی جامعه همراه است چراکه مردم گمان میکنند این یک مورد افشا شده تنها یک نمونه از هزاران مورد افشانشده است و به همین دلیل هرچه میزان افشاگری در مورد تخلف و فساد مسئولین افزایش یابد، اعتماد عمومی در جامعه کاهش مییابد. ایندرحالی است که تحقق شفافیت در فرآیندها با افزایش اعتماد به نهادهای عمومی همراه است چراکه به مردم این احساس را میدهد که همهچیز پیش چشم آنهاست.3⃣ تمایز در نقطه هدف
سومین تمایز افشاگری و شفافیت در هدفگیری متمایز این دو است، درحالیکه افشاگری معمولا در مورد غیرخودیها یا به عبارتی رقبای سیاسی فرد افشاگر را هدف میگیرد، شفافیت قبل از هرکس و هرچیز دیگری، در مورد خود آن نهادی که دست به شفافیت زده است مصداق مییابد. به دلیل وجود همین تمایز است که بسیاری از افشاگریها در میانهی دعواهای سیاسی کارکرد موثر خود را از دست میدهند در حالیکه در مورد شفافیت، اولین و بیشترین هزینه نصیب خود نهاد شفافیتبخش میشود و به همین دلیل، برچسب سیاسیکاری در مورد شفافیت مصداق نمییابد.با وجود تمام این تمایزات و مزیتهای غیرقابل انکار شفافیت بر افشاگری اما متاسفانه، افشاگری سکهی رایج این روزهای جامعه ماست. میراث شومی که از رئیس دولتهای نهم و دهم به یادگار مانده و هر روز بیش از پیش در میان سیاستمداران از هر دو طیف اصلاحطلب و اصولگرا رونق یافته است بیآنکه به پیامدهای مخرب آن بر اعتماد عمومی شهروندان توجه شود.
یکی از اقدامات ارزشمند شهرداری تهران در دوره جدید مدیریت شهری، حرکت در جهت خلاف این جریان مخرب و تلاش برای ایجاد شفافیت سیستماتیک به جای افشاگریهای موردی بوده است. برقراری دسترسی عمومی به اطلاعات قراردادهای بالای یک میلیارد تومان شهرداری تهران در وبسایت shafaf.tehran.ir را میتوان مصداق واقعی شفافیت سیستماتیک دانست که هدف آن به جای افشاگری که ازبینبرندهی اعتماد عمومی است، افزایش اعتماد، تحقق نظارت همگانی و پیشگیری از فساد است. امید آنکه اصلاحطلبی به جای اصرار بر افشاگریهای موردی فساد و تخلف، در معنای واقعی اصلاح رویهها و فرآیندهای فسادزا و در یک کلام در قالب تلاش برای شفافیت محقق شود.