بررسی شکل هدیه در معارف دینی
1-وَ قَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : «تَهَادَوْا تَحَابُّوا» .شانی : من لا يحضره الفقيه , جلد 3 , صفحه 299
وَ قَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : «اَلْهَدِيَّةُ تَسُلُّ اَلسَّخَائِمَ» .هديّه آرام آرام كينه را از دل بيرون مىكشد.
2- به ابو عبد اللّه صادق (ع) گفتم: مردى مالك آبادى بزرگى است و چون جشن مهرگان و يا جشن نوروز برپا شود، برزگران او به رسم تبريك، چشم روشنى تقديم مىكنند. كه براساس قرارداد فيمابين به پرداخت آن مكلّف نشده اند، فقط، در نظر دارند كه توجه ارباب خود را جلب كنند و تقربى حاصل نمايند. تكليف اين هدايا چيست؟ ابو عبد اللّه گفت:
مگر برزگران او مسلمان نيستند؟ من گفتم: چرا. ابو عبد اللّه گفت: بايد هديّه آنان را بپذيرد و متقابلا هديه اى به آنان تقديم كند، چرا كه رسول خدا- صلوات اللّه عليه- گفته است: «اگر مؤمن، هديه ناقابلى به من تقديم كند و مثلا از گوسفندى كه كشته، يك پاچه آن را هديه كند، مىپذيرم كه دين خدا همين است. اگر كافر يا منافق يكبار شتر تقديم كند نمىپذيرم كه دين خدا همين است. خداوند- عز و جل- رضا نداد كه از تقديمى مشركين و منافقين و يا خوراك آنان بهرهمند شوم.
گزيده كافى، ج4، ص: 287 و 288
3- سخنان طولانى امام شهيد، سبط پيغمبر حضرت ابا عبد اللَّه الحسين (ع)
مردم! از آن نكوهش ها كه خداوند به منظور پند دوستانش از علماى يهود كرده عبرت گيريد، كه مىفرمايد: «چرا روحانيون و علماء آنها (يهود) را از سخنان گناهآميز (و حرامخوارى) جلوگيرى نكردند» آن گروه از اسرائيليان كه كافر شدند (به زبان داود و عيسى بن مريم) لعنت شدند (اين بدان جهت بود كه معصيتكار و متجاوز بودند و از كارهاى ناپسندى كه داشتند جلوگيرى نمىكردند) چه ناپسند كارها كه مىكردند.» (مائده: 63). بدين جهت خدا بر آنان عيب گرفت كه از ستمگرانى كه در برابرشان بودند اعمال ناروا و تبهكاريها مىديدند و منع نمىكردند، چون جيره خوار و طمعكار بودند، از عواقب اعتراضها بيم داشتند (هدايا و مزايا مىگرفتند و به اسم تقيه و پرهيز، حفظ جان و مصلحت، لب فرو مىبستند) با اينكه خداوند فرموده: «از مردم نترسيد، از من بترسيد» (مائده:44).
منبع:
تحف العقول / ترجمه جنتى، متن، ص: 375
4- وَ أُتِيَ عَلِيٌّ ع بِهَدِيَّةِ النَّيْرُوزِ فَقَالَ ع مَا هَذَا قَالُوا يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ الْيَوْمُ النَّيْرُوزُ فَقَالَ ع اصْنَعُوا لَنَا كُلَّ يَوْمٍ نَيْرُوزاً.
5- رَوَى ثُوَيْرُ بْنُ أَبِي فَاخِتَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ أَهْدَى كِسْرَى لِلنَّبِيِّ ص فَقَبِلَ مِنْهُ وَ أَهْدَى قَيْصَرُ لِلنَّبِيِّ ص فَقَبِلَ مِنْهُ وَ أَهْدَتْ لَهُ الْمُلُوكُ فَقَبِلَ مِنْهُمْ.
6- رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ مَسْأَلَةٍ كَتَبَ بِهَا إِلَيَّ- مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْقُمِّيُّ الْأَشْعَرِيُّ فَقَالَ لَنَا ضِيَاعٌ فِيهَا بُيُوتُ نِيرَانٍ تُهْدِي إِلَيْهَا الْمَجُوسُ الْبَقَرَ وَ الْغَنَمَ وَ الدَّرَاهِمَ فَهَلْ يَحِلُّ لِأَرْبَابِ الْقُرَى أَنْ يَأْخُذُوا ذَلِكَ وَ لِبُيُوتِ نِيرَانِهِمْ قُوَّامٌ يَقُومُونَ عَلَيْهَا فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع لِيَأْخُذْ أَصْحَابُ الْقُرَى مِنْ ذَلِكَ فَلَا بَأْسَ بِهِ.
ترجمه: محمّد بن اسماعيل بن بزيع گويد: محمّد بن عبد اللّٰه قمّى أشعرى نامهاى بمن نوشته و سؤال كرده بود «ما داراى مزارع و زمينهاى كشاورزى هستيم و در آنجا آتشكدهها هست و مجوس از اطراف براى آن آتشكدهها هدايايى مىآورند مثل گاو، گوسفند، و پول. آيا براى اربابان ده جايز است اينها را تصرّف كنند، در صورتى كه آتشكدهها خود مستخدمينى دارد و سرپرستانى آنها را اداره مىكنند»، من اين مسأله را از حضرت رضا عليه السّلام پرسيدم امام فرمود: اگر آن ارباب چيزى از آن برگيرند اشكالى ندارد.
7- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اَلنَّوْفَلِيِّ عَنِ اَلسَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : اَلْهَدِيَّةُ عَلَى ثَلاَثَةِ أَوْجُهٍ هَدِيَّةُ مُكَافَأَةٍ وَ هَدِيَّةُ مُصَانَعَةٍ وَ هَدِيَّةٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ .
ترجمه:سكونى گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و اله فرمود: هديه، سه نوع است: هديه در عوض، هديه رشوهاى، و هديه به خاطر خداوند عزّ و جلّ.
8-
و روى عنه عليه السّلام انه قال: نعم الشيء الهدية بين يدي الحاجة.
فأما ما روى في ذمّها و كراهيتها ما روى عن أمير المؤمنين عليه السّلام انه قال:
هدايا العمّال غلول.
قال: و وصى بعض الولاة أحد كفاته، فقال إيّاك و الهدية، و ليست بحرام عليك، و لكني أخاف عليك القالة.
السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي (و المستطرفات)، ج3، ص: 179